بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
بر مشام می رسد هر لحظه بوی انتظار
بر دلم ترسم بماند آرزوی وصل یار
تشنه دیدار یارم ای عجل مهلت بده
تا ببینم با دو چشمم چهره ی زیبای یار ..
امسال هم شهدا در شهر و در محله فاطمیه اهواز شور و غوغایی دوباره بپا کردند …
امسال یادواره بیاد شهدای مظلوم جاویدالاثر گرفته شد …
8 شهید مظلوم جاویدالاثر …
با بچه ها از بعد از نماز مغرب و عشای روز سه شنبه بسم الله گفتیم و شروع کردیم …
چه حال و هوایی بود …
ساعت هفت و نیم غروب روز پنجشنبه یکم اسفندماه 1392 بود که یادواره سرداران و شهدای مسجد با قرائت پیام حضرت امام خمینی (ره) به ملت فرزانه ایران و تلاوت قرآن توسط پیشکسوت سالهای جنگ و جهاد ، برادر صباغیان آغاز شد . و بعد از آن گروه مارش سپاه حضرت ولی عصر (عج) استان سرود ملی را اجرا کرند .
در ادامه برنامه یادگار سالهای دفاع مقدس و جانباز 70درصد ، برادر ذاکر زاده از راه رسیدند و ایشون را به بالای سن هدایت کردند ؛ که با سخنان و خاطراتشان شوری دوباره به مجلس بخشیدند . سخنان این بزرگوار که قطع ید هم بود ، باعث شده بود فضا رنگ و بوی خاصی گیرد … فضا ابالفضلی شده بود ….
در ادامه برنامه حاج صادق آهنگران مثل همیشه با نوای گرم خود اشعاری را در رثای شهدا خواندند و با ذکر مصیبتی مجلس رو به فیض رساندند .
مکان یادواره مملو از جمعیت بود …. جمعیتی با چشمان اشکبار …
و پس از آن سخنران ویژه برنامه ، حجت الاسلام والمسلمن جوشقانیان (مسئول موسسه تفحص سیره شهدا ) که از تهران تشریف آورده بودند به بالای جایگاه تشریف برند و با ایراد سخنان و ذکر عظمت یاد شهدا مجلس را بهره مند ساختند …
در ادامه برنامه بعد از دعوت بزرگان و پیشکسوتان و رونمایی از کتاب “” حدیث درد “” (کتاب سردار شهید موسی اسکندری به انضمام دستنوشته ها و آثار شهید مهدی اسکندری ، از خانواده شهدای مفقود الاثر با اهداء لوح یادبود شهدای مفقودالاثر و یک جلد از کتاب حدیث درد و یک جلد کتاب مفاتیح الجنان تقدیر و تشکر شد .
و حسن ختام برنامه اجرای تئاتر گروه نامیرا بود .
یادواره امسال هم تمام ….
پی نوشت 1 :
واقعا هفته پرکاری بود . توی این ماه بالای 200متر بنر دادیم چاپ .
اون تقویم رو میزی هم هدیه یادبود یادوارمون بود … + 5000تا کارت ویزیت ووو…
خدارو شکر می کنم که امسال هم توفیق شد سن یادواره با خودم باشه . فقط نکتش اینجاست که اصلا برام قابل افتخار نبود و تلخی ای برام بجای گذاشت . چون چیزی که توی ذهنم بود عملی نشد و تقریبا این 70درصد چیزی که توی ذهنم بود اجرا شد .
متأسفانه بشدت وقت کم آوردم و نرسیدم سن رو تکمیل تکمیل کنم و ریزه کاری هایی موند که برام انتقاد ساز شد …
غبطه می خوردم و می خورم به اخلاص و شور و شوق بچه ها…..
پی نوشت 2 :
یا امام رضای غریب دلم برات پر می زنه …..
پی نوشت 3 :
یه سوژه هم شکار کردم که البته صد باریکلا به طراح محتواش که یکی از دوستانم هست … خداخیرش بده …
عکس سمت راستی : تصویر اردوی قم-تهران بچه های مسجدمونه در تابستان
و عکس سمت چپ : اردوی بچه های مسجد در زمان جنگ تحمیلی
پی نوشت در پی نوشت : نفر اول که در عکس سمت چپ می بینید شهید غلامرضا بازاری هستش که در سن 15 سالگی در شلمچه از ناحیه سر مورد اثابت ترکش قرار میگیره و بی سر به شهادت می رسه .
پی نوشت 4 :
گزارش تصویری :
اینجانب :
دیدگاه کاربران ...
تعداد دیدگاه : 9
سلام علیکم،
به به،
خداقوت،
تا باشه از این محفل ها،
خدا اجرتون بده،
یاعلی و التماس دعا
سلام علیکم
یاحسین ع
خر سواری صهیونیستی
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=9353
سلام
اخوی نی از کجا میشه گیر آورد؟؟
محل خاصی هست بشه تهیه کرد؟؟
سلام
دوتا روش هست
روش اول : مثل ما 100هزار پول می دی و یه کامیون نی می خری . محلشو نمی دونم . کدوم شهری شما ؟؟؟؟ اگه هم شهری هستی بپرسم از بچه های مسجد .
روش دوم : یه انرژی زیادی میزاری با چندین نفر نیرو و چاقو با وانت میرید توی اطراف شهر توی بیابون و با بدبختی و با مار زدگی و عقرب زدگی و گل و لای و…. و هزارتا بدبختی نی می برید میارید …
ما تهران هستیم
پس باید یه فکری بکنید
تا شهادت …
سلام
خسته نباشید به شما بچه های مسجد حجازی
ایشاا.. همیشه از این فعالیت ها داشته باشید و ادامه داشته باشه
سلام و تشکر
تا شهادت …
یا زهرا س
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.