بسم الله الرحمن الرحیم
يا اَبا مُحَمَّدٍ يا حَسَنَ بْنَ عَلِي اَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ
***
پیش نمایش طرح (کلیک کنید)
دریافت سایز اصلی : DOWNLOAD
دریافت سایز اصلی(لینک کمکی) : DOWNLOAD
***
***************************
به انضمام :
ای آفتاب مهر تو روشنگر وجود در پیشگاه حکم تو ذرات در سجود
نور تو بود مشعل کانون کاف و نون روزی که هیچ جلوه شمس و قمر نبود
ای شاه عسکری لقب ای فاطمی نسب آن را که نیست مهر تو از زندگی چه سود
علمت محیط بر همه ذرات کائنات فیضت نصیب بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناک حیاتت ، گر اندک است بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسی دمی و پرتو رأی منیر تو ز نگار کفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیب که از شرف در خانه ی تو مصلح کل دیده بر گشود
ای قبله ی مراد که در برکة السباع شیران به پیش پای تو آرند سر فرود
قربان دیده ای که به بزم تو فاش دید جای قدوم عیسی و موسی و شیث و هود
قرآن ناطقی تو قرآن پاک را الحق مفسری ز تو شایسته تر نبود
دشمن بدین کلام ستاید تو را که نیست در روزگار چون تو به فضل و کمال وجود
شادی به بزم مردم غمدیده نارواست جان ها فدای لعل لبت که این سخن سرود
مدح شما ز عهده مردم برون بود ای خاندان پاک که یزدانتان ستود
از نعمت ولای شما خاندان وحی منّت نهاد بر همگان خالق ودود
ای پور هادی ای حسن العسکری ز لطف
بپذیر از مؤید دلخسته این درود
***
سید رضا مؤید خراسانی
پلاکارد ولادت امام حسن عسکری(ع) ، بنر پلاکارد ولادت امام حسن عسکری(ع) ، طرح پلاکارد ولادت امام حسن عسکری(ع) ، عسکری
دیدگاه کاربران ...
تعداد دیدگاه : 2
خداقوت،
سبوح قدوس. . .
روایت شده است که: حق -تعالی-«ابراهیم» (ع) را مال بسیار داده بود. چنان که چهار صد سگ، با قلاده زرین در عقب گوسفندان او بودند و فرشتگان گفتند: که دوستی ابراهیم از برای خدا، به جهت مال و نعمت است که به او عطا فرموده! پادشاه عالم خواست که به ایشان بنماید که نه چنین است. جبرییل را فرمود که: برو و مرا در جایی که ابراهیم بشنود، یاد کن. جبرییل برفت -در وقتی که ابراهیم نزد گوسفندان بود-بر بالای تلی ایستاد و به آواز خوشی گفت: «سبوح قدوس، رب الملائکه و الروح» چون ابراهیم نام خدای را شنید جمیع اعضای او به حرکت آمد و فریاد برآورد و به مضمون این مقال گویا شد:
این مطرب از کجاست که برگفت نام دوست
تا جان و جامه بذل کنم بر پیام دوست
دل زنده می شود به امید وفای یار
جان رقص می کند ز سماع کلام دوست
پس ابراهیم ازچپ و راست نگاه کرد شخصی برتلی ایستاده دید به نزد وی دوید و گفت: تو بودی که نام دوست من بردی؟» گفت: «بلی. »
ابراهیم گفت: «ای بنده! نام حق بار دیگر بگو و ثلث گوسفندانم از تو! » جبرییل باز نام حق را بگفت ابراهیم گفت: «یک بار دیگر بگو و نصف گوسفندانم ازتو! » جبرییل باز نام حق را بگفت. حضرت ابراهیم در آن وقت از کثرت شوق و ذوق، واله و بی قرار شد. گفت: «همه گوسفندانم از تو، یک بار دیگر نام دوست مرا بگو. » جبرییل باز بگفت. ابراهیم گفت: «مرا دیگر چیزی نیست، خود را به تو دادم یک بار دیگر بگوی. » جبرییل باز گفت. پس ابراهیم گفت: «بیا، مرا با گوسفندان من ضبط کن که از آن توست! » جبرییل گفت: «ای ابراهیم! مرا حاجت به گوسفندان تو نیست. من جبرییلم و حقا جای آن داری که خدا تو را دوست خود گردانید که در وفاداری کاملی و در مرتبه دوستی صادق و در شیوه طاعت مخلص و ثابت قدم. » (9)
9- معراج السعاده، ص (589) .
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.