بسم الله الرحمن الرحیم
***
السلام علیک یا اباعبدالله
***
پیش نمایش طرح ( کلیک کنید )
دریافت سایز اصلی : DOWNLOAD
***
به انضمام :
اشعار ولادت حضرت زینب کبری (س)
زينب كبري مهين مشكات نور
عالمي روشن ز نورش همچو طور
دختر زهرا كه ماه آسمان
سجده آرد نزد او بر آستان
ملتمس از جوي فيضش مريم است
عيسي از انفاس وي فرّخ دم است
در عوالم هر چه انوار رب است
بينم از مشكات ذات زينب است
زن، كه ديده صاحب حكم و قضا؟
جز وليّه حق و دخت مرتضي
گرچه زن گفتن بود از ما خطا
لافتي را زاده آمد لافتي
زينب كبري گرش داني تو زن
جاهلي جاهل ز دانش دم مزن
بحر را فرزند، درّ و گوهر است
ماه اگر فرزند آرد اختر است
گر در آيينه بتابد مهر و ماه
ماه اگر خوانيش نبود اشتباه
الغرض فرزند، مرآت اَب است
دختر شير خدا هم زينب است
اوست دنياي من و عقباي من
توشه امروز و هم فرداي من
هم حيات و هم ممات من بدوست
هم پناهم از زمانه فتنه جوست
اتكالّم در همه عالم بر اوست
مرمرا خاك در او آبروست
ني مرا اوتاد 3 را، ابدال 4 را
ني مرا، جبريل را، ميكال را
ني مرا شاهان هفت اقليم را
صاحبان افسر و ديهيم را
مدحت او چون توان تقرير كرد؟
وحي بتواند بشر تقسير كرد؟
نور وي مصباح بينش آمده
آفتاب آفرينش آمده
درّة البيضاي 5 درياي وجود
بلكه خود درياي علم و فيض و جود
الغرض مستغني از مدح من است
مدح او چون مدح صبح روشن است
هفت كوكب از جمالش خوشه چين
هشت جنّت راست بانوي مهين
خود بهشت اندر جوار كوي اوست
نهر كوثر رشحهاي 6 از خوي اوست
لطف او را سايه ناپيداستي
در عبارت سدره و طوبي استي
اوست دين و مذهب و ايمان من
روشن است از پرتو او جان من
غير درگاهش مرا نبود پناه
هر چه دارم دارم از اين بارگاه
عاصيان را اي كه باب رحمتي
بر من از رحمت ولي ّ نعمتي
آن چه از دستم بر آيد اي بتول
باشد اين خدمت گر افتد در قبول
آورم بر آستانت مور وش
اين مقامات حسيني 7 پيشكش
تحفهاي بهتر ازين نبود مرا
كاورم بر آن در دولتسرا
هشت جنّت را تو بانو بودهاي
از ازل بانوي مينو 8 بودهاي
بر جهاني هم تويي فرمانروا
دردمندان را تو ميبخشي دوا
پينوشتها:
1. مشكات: طاقي كه در آن چراغ و قنديل گذارند (غياث اللغات) چراغدان.
2. طور: منظور كوه طور است كه حضرت موسي(ع) در آن به مناجات پرداخت و با خدا سخن گفت.
3. اوتاد: (جمع وتد) در اصل به معني ميخها – در اصطلاح به پيشوايان طريقت و صالحان قوم گفته ميشود.
4. ابدال: (جمع بدل و بديل) مردان خدا – صالحان و نيكان كه تعداد آنان را هفت يا هفتاد دانستهاند كه هر كدام از آنان بميرد جانشينش را خداوند بر ميگزيند و يا برميانگيزد كه جاي او را بگيرد.
5. دُرة البيضاء: مرواريد درشت سپيد و نوراني.
6. رَشحه: تراوش.
7. مقامات حسيني: منظور همين مثنوي (مقامات الابرار) است كه شامل مقتل كاملي از واقعه جانگداز كربلاست و ابيات مسطور از آن جا گرفته شده است.
8. مينو: بهشت.
***
بر آل عبا تو نور عيني زینب
تو پشت و پناه عالميني زینب
در فضل و شرافتت همين بس باشد
اينکه تو شريکة الحسيني زینب
*
خورشيد نجابت و ادب یا زینب
با فضل و وقار، منتجب یا زینب
در اوج شکوه مثل کوهی بانو
هستی تو عقيلة العرب! یا زینب
*
ای آینه عصمت زهرا! زینب
در صبر و وفا بدون همتا! زینب
تو محرم رازهای مولا بودی
چون فاطمه ای ام ابیها! زینب
*
تو مهر قبول کربلايي زینب
زهراي بتول کربلايي زینب
اي وارث نهضت حسين بن علي!
در شام، رسول کربلايي زینب
***
چشمش گریست دشت به آتش کشیده را
بی تـاب گشت ســـــرخی حلـــق بریده را
آرام بر لبــــان عطشـــناک بوســـــــه زد
در بر گرفـت قامـــــــت در خون تپیــــده را
زینب ! عمود خیـــمه عالم شکسته شد
وقتی که کوفه بر تو فرو بســـت دیده را
زینب ! به گوشه گوشه صحرا صبور باش
گلهای نوشکفتـــــه از شاخه چیـــده را
پیراهنــــی که بوی حسین تو می دهد
زینب ! صبـــــور باش دو دست بریـده را
آنک بگو به پســـــتی و نامردمـــی بگو
آن سینه سرخهای به مقصد رسیده را
زینب بگو به پستــــی و نامردمـی بگو
این گرگــــهای وحشی یوسف دریده را
زینب بگو که از پس این شام می رسد
یک دست مهـــربان که بر آرد سپیده را
***
هر چند پاي بي رمق او توان نداشت
هر چند بين قافله جانش امان نداشت
بار امانتي که به منزل رسانده است
چيزي کم از رسالت پيغمبران نداشت
جز گيسوان غرق به خون روي نيزه ها
در آتش بلا به سرش سايه بان نداشت
آيا به جز حوالي گودال، ساربان
راهي براي رفتن اين کاروان نداشت؟
يک شهر چشم خيره به … بگذار بگذريم
شهري که از مروّت و غيرت نشان نداشت
آري هزار داغ و مصيبت کشيده بود
اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت
ديگر لب مقدس قرآن کربلا
جايي براي بوسهی آن خيزران نداشت!
***
از جان خود اگر چه گذشتم به راحتی
دل كنده ام ولی ز تنت با چه زحمتی
می خواستم به پات سرم را فدا كنم
اما به خواهر تو ندادند مهلتی
كی گفته قطعه قطعه شدن درد آور است؟
مُردن به عشق تو كه ندارد مشقتی
بهتر نبود جای تو من كشته می شدم؟
بی تو چگونه صبر كنم…. با چه طاقتی؟
از بس برای زخم لبت گریه كردهایم
چشمی ندیدهام كه ندیده جراحتی
تو رفتی و غرور حریمت شكسته شد
هنگام غارت حرم، آن هم چه غارتی
آتش زدند خیمۀ ما را و بعد از آن
دزدیده شد تمامی اشیاء قیمتی
این بچه ها تمامی شان لطمه خوردهاند
با من ولی به شكوه نكردند صحبتی
غصه نخور حقیر نشد خواهرت حسین
از فتح شام آمدهام با چه هیبتی
شرمندهام رقیۀ تو در خرابه ماند
لطفی كن و سراغ نگیر از امانتی
عباس اگر نبود اسارت چه سخت بود
ممنونم از حمایت آن چشم غیرتی
***
***
پلاکارد میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار ، بنر پلاکارد میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار ، پلاکارد روز پرستار
دیدگاه کاربران ...
تعداد دیدگاه : 2
خداقوت،
سلام علیکم ، اون طرح جلد خیلی خوب بود.
کتابش چیه ؟! کار شما بود ؟
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.