بسم الله الرحمن الرحیم
***
پیش نمایش طرح (کلیک کنید)
دریافت سایز اصلی : Download
***
به انضمام :
فرازهای برگزیدهای از بيانات رهبر انقلاب اسلامی در ديدار جهادگران بسيج سازندگى در سال ۱۳۸۹
* روحیه خدمتگزاری؛ موتور جامعه عزتمند
نعمت خدمتگزارى را و توان خدمتگزارى را كه خداى متعال به شما هديه كرده است، قدر بدانيد؛ خدا را شكر كنيد؛ افزايش اين گنجينهى معنوى را از خدا بخواهيد. و اين را بدانيد كه هر جامعهاى و هر كشورى از يك چنين سرمايهى عظيمى و ذىقيمتى برخوردار باشد، بدون هيچ ترديدى خواهد توانست به برترين قلههاى عزت و عظمت دست پيدا كند. و اين سرنوشت قطعىِ جامعهى شما و ملت شماست. عامل آن هم، موتور محركِ آن هم، همين روحيهاى است كه شما داريد.
* بسیج سازندگی را خود جوانها شروع كردند…
اين كار، اول از خود جوانها شروع شد؛ خود جوانهاى دانشجو و دانشآموز در بخشهاى مختلف، اين حركت را شروع كردند؛ در سال ۷۹ گزارش اين حركت زيبا و پرشكوه به ما رسيد و منجر شد به اينكه پيام بسيج سازندگى به قاطبه جوانان كشور داده شود. يعنى اين يك حركت خودجوش مردمى است؛ درست مثل جهاد سازندگى در آغاز انقلاب. جهاد سازندگى هم همين جور بود؛ اول، خود جوانها شروع كردند، خودشان رفتند توى روستاها مشغول خدمتگزارى شدند در آن اوضاع بسيار دشوار و پيچيده. اين حركت، امام بزرگوار را به فرمان جهاد سازندگى تشويق كرد. كار مردم، الهامبخشِ اقدام مديران و مسئولان است.
* ستونهای اصلی حركت جهادی
عشق و ايمان، بصيرت و همت؛ اينها ستونهاى اصلى است. عشق و ايمان. انسانى كه ايمان ندارد، محورى براى حركت خود نميتواند تصوير كند. انسانى كه از احساس عاشقانه و عميق قلبى برخوردار نيست، نميتواند اين حركت را ادامه دهد و استمرار بخشد. انسانى كه همت ندارد، به كارهاى كوچك، به فرازهاى محدود اكتفاء ميكند؛ چشم به برترين قلهها نميدوزد. انسانى كه بصيرت ندارد، راه را عوضى ميرود؛ اگر عشق و ايمانى هم در او هست، آن را در راه غلط مصرف ميكند، كجراهه ميرود. عشق و ايمان، همت و بصيرت؛ اينها را انقلاب به مردم ما و جامعهى ما داد؛ لذا انقلاب شد همان شجره طيبهاى كه در قرآن از آن نام برده شده است: «أ لم تر كيف ضرب اللَّه مثلا كلمة طيّبة كشجرة طيّبة»…
يك روز نيازِ حركت دفاعى در درون جامعه بود، يك روز نيازِ حركت دفاعى در مرزهاى كشور بود، يك روز نيازِ به علم و دانش است، يك روز نيازِ به تحكيم عقايد و ايمانهاست، يك روز نيازِ به خدمتگزارى است؛ در همهى اين شرائط، ميوههاى متناسب با فصل در اختيار مردم گذاشته ميشود. اين حركتِ انقلاب است.
* فواید اردوهای هجرت
اين كارِ اردوهاى هجرت و حركت عظيم بسيج سازندگى يكى از بركاتش خدمترسانى است كه ميليونها نفر از اين خدمت شما به صورت مستقيم بهرهمند ميشوند. از لحاظ مادى، از لحاظ امور روزمرهى زندگى، از لحاظ معنوى و هدايت، بهرهمند ميشوند. شما اگر درس قرآن هم آنجا ندهيد، خودِ حضور يك جوان مؤمن و متدين و متشرع در يك مجموعهى روستائى، در بين جوانان، در بين مردم، مظهر مجسم آيهى قرآن است؛ آنها را به دين، به انقلاب، به معنويت، سوق ميدهد. «كونوا دعاة النّاس بغير السنتكم»؛ شما با عمل خودتان مردم را به ايمان، به اسلام، به دين دعوت ميكنيد. اين خدمترسانى است؛ خدمترسانى مادى و خدمترسانى معنوى. از اين مهمتر، خدمتى است كه شما به خودتان ميكنيد؛ استعدادهاى درونى خودتان را فعال ميكنيد؛ به بالقوههایى كه در وجود شما هست، فعليت ميبخشيد؛ تجربه پيدا ميكنيد؛ با زندگى مردم آشنا ميشويد؛ اين حصارهاى طبقاتى شكسته ميشود؛ واقعيتهاى زندگى را لمس ميكنيد؛ در خودتان شعف و بهجت خدمترسانى را احساس ميكنيد و اين احساس را در وجود خودتان زنده ميكنيد.
كسى كه لذت خدمت و كار را بچشد، از كار خسته نميشود…جوانى كه اين لذت را در وجود خودش كشف كرد، از خدمت خسته نميشود؛ اين هم فايده دوم كه فايده بسيار بزرگى است.
فايده سوم اين است كه شما سفيران كار و تلاش خواهيد شد. وقتى شما در يك محيطى حاضر ميشويد؛ در كوير، در كوهستان، در نقاط دور از دسترس، در ميان مردم محروم مشغول كار ميشويد، جوانى كه در آنجاست، از شما الهام ميگيرد و شما ميشويد سفير تلاش و كار و خدمت و جهاد و مجاهدت. «من احياها فكانّما احيا النّاس جميعا»؛ شما دلها را زنده ميكنيد؛ فايده بزرگى است. فوائد فراوانى در اين كار هست. اين جريان عظيم را حفظ كنيد.
* قدر اردوهای هجرت را بدانید
بسيج سازندگى و اين اردوهاى هجرت را قدر بدانيد. شما كه خودتان محورهاى اصلى اين حركت عظيم هستيد، اين را قدر بدانيد؛ از خداى متعال شاكر باشيد. مسؤولين، ديگران، مديران و كسانى كه دستاندركار امور هستند، آنها هم اين حركت عظيم را قدر بدانند. سال تحصيلى، درس را خوب بخوانيد، با تحقيق بخوانيد، قصدِ رسيدن به قلههاى علمى را پيدا كنيد. در دورهى فراغت هم ساعات را، روز و شب را، با اين حركت زيبا و باشكوهِ خدمت به مردم غنى كنيد. ۱۳۸۹/۰۶/۳۱
***
در دیدار با گروهی از فرماندهان سپاه و بسیج
حضرت آیتالله خامنهای در دیدار با گروهی از فرماندهان سپاه و بسیج، به تشریح «طرح بسیج سازندگی» میپردازند. متن زیر، بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در این دیدار است:
بسیج یك نعمت بزرگ است كه امروز در اختیار ماست. اگر از این نعمت خوب استفاده نشود كفران شده است. هر نعمتی كه كفران بشود، خدای متعال آن كفرانكننده را مجازات خواهد كرد و اولین مجازات این است كه از آن نعمت محرومش میكند. یك چیز دیگری به ذهن من آمد كه گفتیم آقای حجازی و آقای سعیدیكیا شاید بتوانند آن كار را راه بیندازند. نمیدانم حالا به كجا رسیده؟ «طرح بسیج سازندگی».
یعنی این سه ماه تابستان بچهها بیكارند، عدهای بعد از تابستان هم بیكارند. پشت كنكوریها و … اینها را سازماندهی كنید. سازماندهیاش با شما، سازماندهی و اعزام با شما. شناساییهای قبلی با جهاد سازندگی و دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری و بقیهی جاها. بودجه هم با دولت، پول بگذارند بروند روستاهای فراوانی را پیشبینی كنند. بروند در این روستاها، اینجا مسجد ندارند، اینجا غسالخانه ندارند، اینجا جاده ندارند، اینجا مزرعهی چهار تا خانواده درو نشده است و … مثل كارهایی كه اول انقلاب میكردند. بچهها از خدا هم میخواهند.
یك چیز مختصری هم مثل دهانشیرینی كه توی جنگ به بچهها میدادید وقتی به دورههای بیست روزه میرفتند، هركسی بیست روز در بسیج كار بكند. البته در این بین مهندس هم لازم است. كارگر فنی هم لازم است. موتوری هم لازم است. بنّا و همهجور آدمی ممكن است لازم باشد. جنس را جور كنید. سازماندهی و دستهبندی و اعزام و ادارهی كار با شما، شناسایی و بقیهی كارها با جهاد سازندگی. پشتیبانی هم با دستگاههای دولتی. راه بیفتید امسال، الان در اردیبهشت هستیم، یك ماه و اندی وقت دارید. امسال تمرینی عمل كنید، تجربه كسب كنید. از سال آینده به طور مبسوط عمل كنید.
آخر تابستان میتوانید آمار بدهید: این نیروها رفتند كمك كردند. تعدادی مدرسه در روستاها ساخته شده است. تا در بوشهر آن منظرهی رقتبار به وجود نیاید كه توی خانهی آنچنانی، صد یا پنجاه تا دختربچه به آنجا بروند، پول هم از جیبشان بدهند و آنجا درس بخوانند كه انسان واقعاً نمیتواند اینطور مناظر را تحمل كند.
والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته
***
حجتالاسلاموالمسلمین غلامرضا قاسمیان ، یكی از پیشكسوتان اردوهای جهادی و از شخصیتهای محبوب در بین فعالین این عرصه است. او كه علاوه بر تدریس در حوزههای علمیه، علاقه و دغدغهی ویژهای در موضوع اردوهای جهادی دارد، در گفتار ذیل به بیان چند نكتهی مهم و ضروری برای اردوهای هجرت پرداخته است. حاجآقای قاسمیان اصطلاح «مسافرت جهادی» را عنوان مناسبتر و دقیقتری برای اردوهای جهادی میداند. این گفتار بخشهایی از سخنان ایشان است كه در جمع اعضای یكی از گروههای جهادی بیان شده است.
* تعریف و نیت مهم است
تعریفی كه از اردوی جهادی ارائه میكنیم بسیار مهم است و طبیعتاً میتوان از «جهادی» بهرههای متفاوتی برد. اگر «مسافرت جهادی» را اقدامات عامالمنفعهای برای محرومین تعریف كنید، فرقی با كشورهای دیگر دنیا ندارد. اما آیا فرهنگ جهادی این است؟ اصل اقدامات برای محرومین بد نیست و حتی از حُسن سیرت فرد خبر میدهد، اما اینگونه تعریفكردن جهادی غصهدار است. بعضی هستند كه میگویند میخواهیم ۱۵ روز از ۳۶۵ روز سالمان، یك نوع خدماتی ارائه كنیم. یا میگویند میخواهیم خودمان را از جوّ تهران و شهرهای بزرگ خلاص كنیم. بله، محیط جهادی برای ابراز نشاط جوانی محیط بسیار خوبی است، ولی این فقط نیست. كمااینكه جبهه نیز محیط خوبی برای ابراز شور و نشاط جوانی بود. این نشاط میتواند در جبهه یا جهادی بروز پیدا كند، اما هدف عالی اینها نبوده و نیست.
هركس باید كشیك نفسش را بكشد كه میخواهد عمر و وقت خود را به چه چیزی اختصاص بدهد. گاهی میخواهیم احساس بدی را كه به ما دست داده، در یك ۱۵ روزی جبران كنیم. بهخصوص هنگامی كه تعلقات دنیوی زیاد میشود و میخواهد آدم را روی زمین بچسباند. زن، فرزند، حیثیت اجتماعی و غیرهم برای همین است كه در مقابل «اثّاقَلتُم إلی الأرض»۱ دعا میكند كه «اللّهمّ انّی أسئلُكَ التّجافی عن دار الغرور»۲ خدایا كاری كن كه حالت تجافی به ما دست بدهد كه به محض اینكه به آدم گفتند بلند شو، بلند شود.
* دو ایمان و دو مؤمن
«الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَاللَّهِ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ»۳ «جهاد فی سبیلالله بأموالهم و أنفسهم» یعنی مجاهد هرچه دارد وسط میدان است. مؤمن جهادی قرار است این حالت را بسازد؛ همانند دورهی حج كه قرار نیست كسی به حج برود و بعد از آن مثل سابق عمل كند. «حَجَّ» یعنی قصد كرد؛ حاجی باید قصد تازهای در او ایجاد شود. كار جهادی و كار بسیجی، كاری است كه با توقع كم و كار زیاد محقق میشود. هزینهی كم و كار زیاد معاملهی با خداست. كمااینكه شهدا جان خود را با خدا معامله كردند. شهدای ما اینگونه بودند؛ جهادیهای ما هم اینگونهاند كه یُجاهِدونَ بِأموالِهِم و أنفُسِهم. یعنی با تمام قوا آمدهاند.
«لا يَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِيلِ اللهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلًّا وَعَدَ اللهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا»۴ خداوند میفرماید: ما مجاهدین را بر قاعدین به یك اجر عظیمی فاصله گذاشتهایم و اینها را تفضیل دادیم. اینها اصلاً شبیه به هم نیستند. هم بهرههای دنیوی و هم بهرههای اخرویشان با یكدیگر متفاوت است. به بهشتی هر نعمتی كه میدهند، میگوید من قبلاً این را در دنیا گرفتهام. مشابه آن به او داده شده است.
این آیه به اعتقاد بنده آیهی جهادیهاست؛ كه دو نوع ایمان و دو نوع مؤمن را معرفی میكند و میگوید گمان مكن این دو نوع مؤمن شبیه همدیگرند! یك گروه نشستگان از مؤمنیناند. اینها كسانیاند كه هیچ ضرری نمیكنند. انگار ایمانشان هیچ هزینهای ندارد. نماز میخوانند، روزه میگیرند، خیلی همت كنند خمسشان را هم میدهند. این میشود تعریف ایمانهای نشسته (قاعدین من المؤمنین). خدا نمیفرماید این بد است، ولی اگر انسان به ایمان نشستگان عادت بكند و به این سبك ادامه دهد، اصلاً خود پروردگار به او میگوید تو بنشین!
* خدا به كار ما احتیاجی ندارد
آن چیزی كه ورای ساختن مسجد، مدرسه و … مهم است كه در جهادی ساخته شود، خود آدم است. آیا در من هم چیزی ساخته میشود؟ آیا در من هم اتفاقی میافتد؟ آیا وقتی كه برمیگردم، جور جدیدی خواهم بود؟ فكر نوینی خواهم داشت؟ یك برنامهریزی و مجاهدت خاصی خواهم كرد؟ اصلاً بخشی از تعریف بحثهای عملگی در اردوی جهادی، خودسازی است. در جایی بودن، خستهشدن، عرقریختن، مریضشدن، هفتهی اول با شوق كاركردن و هفتهی دوم با بدن خسته و خالی كاركردن. این است كه اندك مرضی در هفتهی دوم تبدیل به تمارض میشود. اصلاً این جهاد، جهاد خودسازی است. خدا به كار ما احتیاج ندارد. دنیا دار امتحان است.
«وَلَوْ يَشَاءُ اللهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَـٰكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِی سَبِيلِ اللهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ»۵ اگر خدا میخواست، خودش میتوانست انتقام بگیرد؛ به جهاد شما هم احتیاجی نبود، «ولكن لِیَبلُوَ بَعضكُم بَبعضٍ» برای اینكه یك عده بروید، عدهای دیگر امتحان شوند. فقط همین. خواستیم امتحان كنیم كه اگر بگوییم بدوید! میدوید؟
اگر خدا بخواهد در این منطقه آبادانی ایجاد كند، آیا نمیتواند؟ دست خدا كه بسته نیست؛ میتواند. فقط بحث این است كه ما را به اینها، و اینها را به ما امتحان كند. اینها در امتحان صبر شركت كنند و ما در امتحان شكر. یك عده امتحان ثروت میدهند و یك عده امتحان فقر. یك عده امتحان صحّت میدهند و یك عده امتحان مرض. اینطور نیست كه خدا تحفهای به عنوان جایزه به كسی داده باشد. آنچه كه داده، وسیلهی امتحان است. اصلاً اینطور نیست كه كسی منّتی به گردن مردم محروم داشته باشد. منّتی بر گردن هیچكس جز خودمان نداریم كه خدا توفیق داده بیاییم و در این مسافرت شركت كنیم. دعاهای این محرومین در حق ما رزقهای «مِن حَیثُ لایَحتَسِب»۶ ماست.
![](http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/5/29/390768_832.jpg)
* سفر به قطعاتی از بهشت
اینكه چند مسجد ساخته شده و چند خانه بهرهبرداری شده، در مقابل آن تحولی كه در افراد میتواند رخ دهد، هیچ است. از طرفی اگر آن حوزهی وجودی شخص قابلیتش زیاد شود و آن وجود نورانیتر شود، آن وجود همان كلمهی طیبهای میشود كه قرآن فرموده: «كَشَجَرةٍ طیبةٍ اصلُها ثابت و فرعُها فِی السَّماءِ تُؤتی اُكُلَها كلّ حينٍ بإذن رَبّها»۷ یك وجودی مثل حاجعبدالله والی.
اولیالأرحام كسانی هستند كه یك رحم آنها را به هم پیوند داده است. این رحم جهادی است كه مهاجرین و انصار را در صدر اسلام به یكدیگر پیوند داد. اینها اولیالأرحام یكدیگر هستند. فكری هم كه مؤمنین جهادی را به هم پیوند میدهد، بسیار متفاوت از فكر مؤمنینی است كه نماز و روزهی خود را بجا میآورند و خمس و زكاتشان را هم میدهند، ولی مجاهدت با نفس و مالشان نمیكنند. این مجاهدت با نفس و مال همان راهی است كه شهدا رفتند. این تفكر جهادی در هر جا یك نوع بروزی دارد. اگر در فناوری و تكنولوژی باشد، محصولش «جهاد علمی» میشود. اگر در سازندگی باشد، «جهاد سازندگی» را ثمر میدهد. در هر كاری این تفكر باشد، بركات و نتایج شگرفی را نتیجه میدهد.
ما بهشت را نقد میخواهیم؛ در همین دنیا. میشود قطعاتی از بهشت را در همین مسافرتهای جهادی دید. نشاط هست، گناه نیست. خستگی هست، اما لذت هم هست؛ چیزهایی كه جمع اینها را با همدیگر نمیشود پیدا كرد. شوخی، طراوت، كار برای خدا، گریه، خنده و در عین خنده، با برگزاری یك دعای كمیل، اشكها از چشمها جاری میشود. جهادیای كه در آن دعای كمیل و زیارت عاشورا نباشد جهادی نیست. شأن آن افت كرده است. در جهادی باید معنویت و خودسازی حاكم باشد و همه دست پر از آن بروند.
***
بنر کار جهادی ، پوستر کار جهادی ، بنر و پوستر کار جهادی ، طرح پوستر کار جهادی
دیدگاه کاربران ...
تعداد دیدگاه : 3
بسم الله الرحمن الرحیم
انشاالله بتوانیم به ندای امام خامنه ای-سلام الله لبیک بگوییم وتاپای شهادت با آن و امام آن حضرت باشیم-یازهرا سلام الله علیها
با سلام خدمت شما دوستان عزیز
درخواست پوستری دارم با موضوع سخنان برگزیده ی مقام معظم رهبری در سال گذشته
میخواهم سخنان مقام معظم رهبری را در پوستر زیبایی بنویسید و نقاشی کنید ! تا ما بنر آن را در مسجد جامع شهرمان نصب نماییم با تشکر از شما دوستان جبهه ی فرهنگی.
سلام
فعلا برای ما میسر نیست
یاعلی
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.