پلاکارد شهادت امام جعفر صادق (ع)
Rate this post

Rate this post

بسم الله الرحمن الرحیم

***

یا اَبا عَبْدِ اللّهِ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِقُ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّهَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ

***

پیش نمایش طرح ( کلیک کنید )

امام جعفر صادق (ع)

امام جعفر صادق (ع)

دریافت سایز اصلی :       DOWNLOAD

***

 به انضمام :

نامه خواندنی امام صادق به آقای استاندار

به گزارش سرویس اندیشه روضه نیوز ؛عبدالله نجاشی از دوستداران و پیروان ششمین پیشوای شیعیان امام صادق علیه السلام بوده است.او در عصر خلافت عباسی ، به استانداری اهواز منصوب می شود.عبدالله در نامه ای از امام صادق(ع) راهنمایی و نصیحت می طلبد و در نامه ای خطاب به امام می نویسد: «من به ولایت اهواز مبتلا شدم و از آقا و مولای خود می خواهم حد و حدود من را مشخص نماید تا بفهمم با چه عملی به خدا نزدیک شوم و چگونه بیت المال را خرج کنم و به چه کسی اعتماد نمایم و چه کسی را اهل سرّ خود قرار دهم…».

بدون عکس
امام صادق(ع)در پاسخ به این نامه نیز بعد از دعا در حق عبدالله می فرمایند:
« خبر والی شدن تو بر اهواز مرا هم خوشحال کرد و هم ناراحت ، علت خوشحالی این است که شاید خداوند به وسیله تو به شیعیان عزت دهد و ضعف آنان را بر طرف نماید …
و اما ناراحتی ام به این دلیل است که مبادا نسبت به دوستان ما لغزشی مرتکب شوی که باعث شود بوی بهشت را هم نشنوی !!!
بدان که خلاص و رهایی تو در حفظ خون مومنین و دست برداشتن از آزار آنان و رفق و مدارا با مردم است و همچنین در تأنی و معاشرت نیکو و نرمی بدون ضعف و صلابت بدون خشونت .
مواظب باش سخن چینان و افراد نمام و دو بهم زن ، خود را به تو نچسبانند که در این صورت خدا بر تو غضب خواهد نمود و آبرویت را خواهد برد .
انسان اگر ایمان به خدا و آخرت داشته باشد ، نگاهش به مقام و موقعیت خصوصا در حکومت اسلامی صرفا نگاه به یک موقعیت خطیری است که مایه آزمایش بسیار سختی برای او خواهد بود و با وجود چنین ایمان و عقلی، ‌انسان باید از پست و مقام فراری باشد نه این که برای بدست آوردن آن رقابت کند یا خدای نکرده برای رسیدن به آن مرتکب حرام شود.
در امور و کارها تنها به کسی اعتماد کن که امتحان پس داده باشد و او را آزموده باشی و اهل بصیرت باشد، یاران خود را خوب تشخیص بده و همه را بیازمای!
مبادا درهمی را در راه غیر خدا خرج کنی و مثلا به شاعران متملق یا دلقکان دهی ، جوایز و هدایای تو باید به کارمندان و زحمتکشان داده شود .
مبادا چیزی از طلا و نقره برای خود بیاندوزی!
هیچ گاه سیر کردن شکم های گرسنه که آتش غضب خدا را خاموش می کند کوچک مشمار !
چرا که رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود : ایمان ندارد کسی که شب سیر بخوابد در حالی که همسایه او گرسنه باشد !
بگذار از پستی دنیا به تو خبر دهم:
وقتی حسین بن علی علیهماالسلام به سمت کوفه روان شد ابن عباس او را به خدا قسم داد که مرو کشته می شوی !
حسین بن علی علیهماالسلام فرمود: من خود، جایگاه کشته شدنم را بهتر از تو می دانم و جز فراق دنیا از آن برایم چیزی نمانده! ای ابن عباس آیا می خواهی داستان امیرالمومنین علیه السلام و دنیا را برای تو بازگو کنم؟
گفت: بله، به جانم قسم که دوست دارم بشنوم .
فرمود: امیرالمومنین علیه السلام به من فرمود:
روزی در هنگامی که فدک تحت اختیار فاطمه علیهاالسلام بود به همراه بیلی در قسمتی از آن مشغول کار بودم که ناگهان زنی بسیار زیبا در مقابلم آشکار شد که جمالش دلربا بود… آن زن به من گفت : آیا می خواهی با من ازدواج نمایی تا از این بیل راحت شوی و تمام گنجهای زمین را به رویت بگشایم ؟!
به او گفتم: تو کیستی ؟
گفت: من دنیا هستم !
به او گفتم که برو و شوی دیگری طلب کن، تو در شأن من نیستی و با بیل خود مشغول به کار شدم و اشعاری را زیر لب زمزمه نمودم …
امیرالمونین علیه السلام از دنیا خارج شد در حالی که حق هیچ بنده ای بر گردن او نبود و سائر ائمه علیهم السلام نیز این چنین بودند .
[ ای نجاشی ] مواظب باش مومنی را نترسانی به فریاد مومنین برس !
چرا که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
کسی که به فریاد مومنی برسد خداوند در قیامت به فریاد او خواهد رسید . کسی که یک حاجت برادر مومن خود را برآورده کند خداوند حاجات کثیره او را برآورده خواهد کرد. کسی که مومنی را لباس بپوشاند یا سیر کند یا او را بر مرکب خود سوار نماید یا وسائل ازدواج او را فراهم نماید، خداوند او را از لباس ها و غذاها و مرکبها و همسران بهشتی عنایت کند … کسی که برادر مومنش را به خاطر خدا زیارت کند زائر خدا خواهد بود .
مبادا لغزش مومنین را پیگیری کنی که خدا نیز با تو چنین خواهد کرد ! کمترین مرحله کفر این است که انسان کلامی را از برادر مومنش بشنود و آن را به خاطر نگه دارد تا روزی او را رسوا کند ! »
روى الشهید الثانی الشیخ زین الدین فی ( رساله الغیبه ) بإسناده عن الشیخ الطوسی ، عن المفید ، عن جعفر بن محمد بن قولویه ، عن أبیه ، عن سعد بن عبدالله ، عن أحمد بن محمد بن عیسى ، عن أبیه محمد بن عیسى الاشعری ، عن عبدالله بن سلیمان النوفلی قال : کنت عند جعفر بن محمد الصادق ( علیه السلام ) فإذا بمولى لعبدالله النجاشی قد ورد علیه فسلم وأوصل إلیه کتابه ، ففضه وقرأه وإذا أول سطر فیه بسم الله الرحمن ـ إلى أن قال : ـ إنی بلیت بولایه الاهواز فإن رأى سیدی ومولاى أن یحد لى حدا أو یمثل لی مثالا لاستدل به على ما یقربنی إلى الله عزّوجلّ وإلى رسوله ، ویلخص لى فی کتابه ما یرى لی العمل به وفیما ابتذله وأین أضع زکاتی وفیمن أصرفها ، وبمن آنس وإلى من أستریح ، وبمن أثق وآمن وألجا إلیه فی سری ؟ فعسى أن یخلصنی الله بهدایتک فإنک حجه الله على خلقه وأمینه فی بلاده ، لا زالت نعمته علیک .
قال عبدالله بن سلیمان : فأجابه أبو عبدالله ( علیه السلام ) : بسم الله الرحمن الرحیم حاطک الله بصنعه ولطف بک بمنه ، وکلأک برعایته فإنه ولی ذلک أما بعد فقد جاءنی رسولک بکتابک فقرأته ، وفهمت جمیع ما ذکرت وسألته (۱) عنه ، وزعمت أنک بلیت بولایه الاهواز فسرنی ذلک وساءنی ، وسأخبرک بما ساءنی من ذلک ، وما سرنی إن شاء الله ، فأما سروری  بولایتک ، فقلت : عسى أن یغیث الله بک ملهوفا خائفا من آل محمد ( علیهم السلام ) ، ویعز بک ذلیلهم ، ویکسو بک عاریهم ، ویقوى بک ضعیفهم ، ویطفئ بک نار المخالفین عنهم ، وأما الذی ساءنی من ذلک فإن أدنى ما أخاف علیک أن تعثر بولی لنا فلا تشم حظیره القدس ، فإنی ملخص لک جمیع ما سألت عنه إن أنت عملت به ولم تجاوزه ، رجوت أن تسلم إن شاء الله ، أخبرنی یا عبدالله ، أبی ، عن آبائه ، عن علی بن أبی طالب علیهم السلام ، عن رسول الله ( صلّى الله علیه وآله ) أنه قال : من استشاره اخوه المؤمن فلم یمحضه النصیحه سلبه الله لبه . واعلم أنی سأشیر علیک برأی إن أنت عملت به تخلصت مما أنت متخوفه ، واعلم أن خلاصک مما بک من حقن الدماء ، وکف الاذى عن أولیاء الله ، والرفق بالرعیه ، والتأنی وحسن المعاشره مع لین فی غیر ضعف ، وشده فی غیر عنف ، ومداراه صاحبک ، ومن یرد علیک من رسله ، وارتق فتق رعیتک بان توقفهم على ما وافق الحق والعدل إن شاء الله ، وإیاک والسعاه وأهل النمائم فلا یلتزقن بک أحد منهم ، ولا یراک الله یوما ولیله وأنت تقبل منهم صرفا ولا عدلا ، فیسخط الله علیک ، ویهتک سترک … الخ
وسائل الشیعه -آل البیت، الشیخ الحر العاملی ،جلد : ۱۷  صفحه : ۲۱۲

 ***

رازهایی که امام صادق به عنوان بصری گفت

به گزارش روضه نیوز ؛به مناسبت فرارسیدن ۲۵ شوال، سالگرد شهادت امام جعفر صادق(علیه السلام) روضه نیوز در پرونده ویژه ای با عنوان «ایام شهادت امام صادق چه کتابی بخوانیم؟» شش عنوان ازبهترین کتاب‌های بازار نشر با موضوع زندگی و سیره امام جعفر صادق (ع) را معرفی می کند.
روضه نیوز

رازهایی که امام صادق به عنوان بصری گفت
مشخصات کتاب:
سرشناسه : حدیث عنوان بصری (فارسی – عربی )
عنوان و نام پدیدآور : ترجمه حدیث عنوان بصری دستورالعمل امام صادق علیه السلام به …/ ترجمه واحد پژوهش انتشارات مسجد مقدس جمکران
شابک : ۹۶۴-۸۴۸۴-۲۸-۷۱۰۰۰ ریال :
شماره کتابشناسی ملی : م ۸۴-۹۳۱
آشنایی با دوست(معرفی کتاب):
عنوان بصری از شاگردان مالک بن انس است. اشتباه عنوان از تعریف ماهیت علم موجب شد تا تصمیم بگیرد هم چنان که از مالک علم می آموخته، از محضر امام نیز کسب علم کند. اما برخورد تربیتی امام باعث شد تا عنوان به حقیقتی رهنمون شود که تا به حال به ذهنش نیز خطور نکرده بود و وارد دنیای دیگری شود که تا دیروز در خواب هم نمی دیده و آن شناخت حقیقت علم است که در نظر مؤلف محترم بهترین مقدمه سیر الی الله قلم داد شده است.
بیانات کوتاه ولی پر ارزش امام صادق(علیه السلام) نه فقط برای عنوان بصری، که برای هر فردی است که می خواهد سالک راه حق باشد.

***

چرا امام صادق قیام نکرد؟

به گزارش سرویس اندیشه روضه نیوز ؛محبوبیت اهل بیت(ع) در دوران امام صادق(ع) در شرایطی بود که اگر کسی به نام اهل بیت(ع) قیام می‌کرد، احتمال پیروزی بسیار بالایی داشت، اما چگونه است که امام صادق(ع) نه تنها خودشان دست به قیام نمی‌زنند، بلکه با کسانی که به اسم اهل بیت(ع) شروع به قیام نموده‌اند هم همراهی نمی‌کنند؟

بدون عکس

شاید به اجمال بتوان دو دلیل را در این مورد بررسی قرار داد. اول اینکه قدرت موقتی و ناپایدار، مطلوب امام صادق(ع) نبوده است. دلیل دیگر اینکه امام خواهان یارانی با سطح بسیار بالا در فهم دین و ارادت به اهل بیت(ع) بوده‌اند که به لحاظ کمی و کیفی چنین یارانی نداشته‌اند.
برای تدقیق این مسئله و پاسخ به سوالات اینچنین؛ متن کامل سخنرانی* استاد پناهیان در هیئت شهدای گمنام تهران که در ایام شهادت امام صادق(ع) سال۹۳ ایراد گردیده را با هم مرور می کنیم:
بِسمِ اللَهِ الرَحمنِ الرَحیم اَلحَمدُللهِ رَبِ العَالَمِینَ وَ صَلَی اللهُ عَلی سَیِدِنا وَ حَبیبِنا اَباالقاسم مصطفی مُحَمَدٍ، وَ عَلی آلِهِ الطَیَبین الطَاهِرین المعصومین سیم الحجه بقیهالله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداه و لعن الدائم الاعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین، رَبِ اشرَح لِی صَدرِی وَیَسِر لِی أَمرِی وَاحلُل عُقدَهً مِن لِسَانِی یَفقَهُوا قَولِی.
این سخن مشهور امام صادق(ع) در پاسخ ابومسلم خراسانی خیلی حرف‎ها برای گفتن دارد و خیلی این سخن‎ها قابل‌تأمل است. ابومسلم خراسانی که گاهی به نام‏های دیگر مشهور شده است کسی است که علیه بنی مروان قیام کرد و قیامش هم موفق شد. دیگرانی هم بودند از بنی‌العباس که در عراق فعال بودند ولی ابومسلم از خراسان فعالیت اش را شروع کرد. این‌ها در ابتدای قیام شان برای بنی‌العباس قیام نکردند بلکه برای رضای خدا و اهل‌بیت پیغمبر قیام کردند. همه کسانی که  به این قیام  متصل می‌شدند  انتظار داشتند بعد از پیروزی یکی از علوی‏ها کار را در دست بگیرد، ولی این‌ها پنهانی با هم بستند و کار را برای بنی‌العباس قرار دادند.

بنا بود عصر ظهور،عصر امام صادق باشد

داستان‏های زیادی اینجا وجود دارد و اگر فرصت شود در این مباحث تاریخی به زمان امام صادق(ع) برسیم و ماجرای عجیب قیام نکردن امام صادق(ع مطالب را گفت. اینکه مکرر پیش امام می‌آمدند که شما قیام کنید فقط روی حساب درکشان نبوده، روایت داریم که بنا بوده لِیُظهِرَهُ عَلَی الدِیِنِ کُلِهِ، در زمان امام صادق(ع) رخ دهد بعدازاینکه درب خانه امام(ع) را به آتش زدند کار عقب افتاد و کار به غیبت صغری و بعد به غیبت کبری کشید. وگرنه اینکه می‌آمدند از امام صادق(ع) تقاضا می‌کنند بر اساس یک مبنایی بوده است می‌دیدند زمینه چقدر بالا است. در واقع بنی‌العباس رسماً بخاطر «مظلومیت اهل‌بیت» قدرت پیدا کردند.

عدم قیام امام صادق؛ «موفقیت»نبود!

می‌شود این‌جور تعبیر کرد اگر امام صادق(ع) قیام می‌کردند بی‌تردید موفق می‌شدند، تجربه تاریخی بنی‌العباس هم در آن مقطع نشان می‌دهد که هرکسی به نام اهل‌بیت موفق می‌شد، حالا خود اهل‌بیت قیام کنند موفق نمی‏شدند؟! اینکه امام(ع) قیام نکردند این موفقیت نبود بلکه به نظر بنده حقیر می‌رسد حضرت دنبال یک موفقیت پایدار نه موفقیت ناپایدار بودند! وقتی تاریخ را نگاه می‌کنید نمی‎توانید این معنا را رد کنید که «اگر امام صادق(ع) قیام می‌کردند موفق می‌شدند» و موجی ایجاد می‌شد و حکومت را به دست می‌گرفتند بنی‌العباس در همان عصر هم عِده و عُده آن‌چنانی نداشتند، به همین دلیل وقتی جنبش و حرکت خود را آغاز کردند صریحاً اسم خودشان را مطرح نمی‏کردند.

جریان پیشنهاد خلافت به طلحه وزبیر از طرف امیرالمومنین

رفتار امام صادق(ع) با پذیرش حکومت و قیام شبیه رفتار امام علی(ع) است. مردم اصرار می‌کردند اما امام علی استنکاف می‌ورزید. کار به جایی رسید حضرت علی؛ مردم را درب خانه طلحه و زبیر آوردند و از طلحه و زبیر خواستند که خلافت را بپذیرند و فرمودند:«من با شما بیعت می‌کنم مردم را هم وادار می‌کنم با شما بیعت کنند» شما کار را به دست بگیرید.

چرا حضرت این کار را کردند؟! برای اینکه نمی‏خواستند یک حاکمیت ناپایدار شکل دهند. البته نمی‏خواهم این را به‌عنوان یک قانون کلی مطرح کنم که ائمه هدی(ع) اگر دنبال حاکمیت باشند حتماً دنبال حاکمیت پایدار هستند، خیر. گاهی شرایطی پیش می آید که انسان برای حاکمیت ناپایدار هم قیام می‌کند. ممکن است چنین شرایطی پیش آید ولی طبع حاکمیت دینی اقتضاء می‌کند وقتی شما برای تحقق حاکمیت دینی برنامه‎ریزی می‌کنید برای نوع پایدار آن برنامه‏ریزی کنید، چون طبع حق این پایداری را می‌پسندد حق که موقتی روی کار نمی‏آید، حق می‌آید که برای همیشه آمده باشد کما اینکه در ظهور حضرت می‌بینید ایشان یک حکومت ابدی حق در جهان بشریت برقرار می‌کند.

امام صادق علیه السلام موافق حکومت ناپایدار نبود

بر اساس چیزی که دیده می‌شود تمایل حضرت به این نبوده که بخواهند بصورت مقطعی مؤمنین را از حاکمیت برخوردار کنند. برای چه حضرت می‌خواستند حکومت ناپایدار تشکیل نشود؟

وقتی شرایط برای موفقیت پایدار مهیا نیست؛اگر با موفقیت ناپایدار کنار بیایید؛همان تعداد یاران خوبی هم که در اطرافتان هست را به کشتن می دهند. دلیل این سخن من واقعه با کربلا است. در کربلا خوب‏ها دور اباعبدالله حسین(ع) جمع شدند و همگی به شهادت رسیدند در حالیکه ائمه هدی نمی‎خواستند این کار را بکنند.

وقتی یاران به امام حسن مجتبی(ع)-نعوذبالله- به ایشان می گفتند «یا مذل المؤمنین»، «شما ما مؤمنین را ذلیل کردید!» حضرت می‌فرمود من به نفع و برای بقای شما این کار را کردم، اگر من قیام کرده بودم همه شما نابود شده بودید

«شیعه تنوری» نمونه ای از آماده نبودن یاران امام صادق

 اهل‌بیت عصمت و طهارت به‌ویژه امام صادق(ع) که در معرض به دست گرفتن حاکمیت دینی بودند آن را نپذیرفتند چون منجر به حاکمیت ناپایدار می‌شد. منجر می‌شد همین ریشه‏هایی که در خاک هستند خشکیده شوند و به شهادت برسند. امام صادق(ع) صریحاً وقتی اطرافیانشان می‌آمدند از ایشان تقاضا می‌کردند که شما قیام کنید، مباحثی را به زبان‏های مختلف مطرح می‌کردند. شیعه تنوری، دست در جیب هم بردند دو تا از نمونههایش است که انتظار و توقعشان را برای برقراری حاکمیت خیلی بالا می‌بردند، با شما که نمی‏شود جامعه را اداره کرد. اگر بخواهیم جامعه را اداره کنیم یارانی می‌خواهیم که شیعه تنوری باشند. در زمان امام ششم – صادق آل محمد (ع) – یکی از یاران خراسانی به نام سهل خراسانی خدمت ایشان می رسند و حین گفتگو مکرر از ایشان سوال می کنند که:

 -” آقا چرا قیام نمی فرمایید؟!! چرا تشکیل حکومت اسلامی نمی دهید؟!”

حضرت (ع) سعی می کنند که با سکوت و لبخند از کنار این موضوع بگذرند. تا اینکه شیعه خراسانی اصرار می ورزد که : “آقا چرا … ما که هستیم! …” و کم کم اعتراضش تندتر می شود که : “با این که حق خلافت و رهبری از آن شماست، و با این که ــ فقط در خراسان ــ صد هزار شیعه ی طرفدار و شمشیر زن دارید، چرا نشسته اید و قیام نمی کنید؟”

در این گیر و دار، امام صادق (ع) از کنیزشان می خواهد که تنور را روشن کنند و بعد بی مقدمه به این عزیز هموطن! می فرمایند که: ” برو و داخل تنور بنشین! “

سهل می ترسد و می گوید: “آقای من! مرا به آتش عذاب مکن. از من بگذر که خدای از تو بگذرد.”

امام دیگر چیزی نگفتند تا اینکه در همین شرایط، هارون مکی که مومنی وارسته و از یاران امام بود وارد شد. امام به او فرمود: ” کفش هایت را کناری بگذار و وارد تنور آتش شو و در آن بنشین! “

او بی درنگ داخل تنور داغ شد و در آن نشست. امام پس از مدتی که با آن خراسانی صحبت می فرمود و از اوضاع و احوال خراسان جوری سخن می گفت که گویا از خود سهل هم بیشتر و بهتر بر مسایل خراسان واقف است، به وی فرمود: “برخیز و داخل تنور را نگاه کن! “

سهل برخاست، به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی با آرامش تمام در میان آتش نشسته است.

آن گاه امام فرمود: در خراسان چند نفر (شیعه)  مثل این مرد دارید؟

سهل عرض کرد: سوگند به خدا، حتی یک نفر هم این طور نداریم.

الآن حکمت این حرف‌ها کاملاً قابل تطبیق در جامعه ما است. ما باید از سیاسیون جامعه خود بیشترین تقوا و ولایتمداری و دیانت و محبت به ایمان را انتظار داشته باشیم.در زمان ما هم به‌تناسب خودش یک حکومت امام زمانی کامل بخواهد برقرار شود دوباره همان شرایط لازم است. امام صادق(ع) اندازه‏ها را مشخص می‌کردند.

امام صادق علیه السلام و وظایف سیاسیون

فرهنگ سیاسی جامعه ما با فضای فرموده‏های امام صادق(ع) فاصله دارد. امام صادق(ع) چه انتظاری از سیاسیون اطرافشان دارند؟ یک نمونه آن را عرض کنم. ما این‌جور انتظارات را اصلاً ندیدیم از زبان دیگر ائمه هدی(ع) بیان شود اما وقتی در استانداردهای زبان امام صادق(ع) می‌روید می‌بینید سطح یارانی که امام صادق(ع) می‌خواهند از سطح یاران امام علی(ع) بالاتر است. تعجب نکنید برای همین هست که امیرالمؤمنین(ع) حاکمیت شریفشان پایان می‌یابد و به امامت امام حسن مجتبی(ع) نمی‏رسد. بعضی از کسانی که به شهادت رسیدند توسط معاویه به قتل رسیدند به خاطر محبت علی بن ابی‌طالب بودند، آقا وعده شهادت به آن‏ها داده است.

پاسخ امام صادق به درخواست زراره

 امام صادق(ع) انتظارشان از اطرافیانشان برای برقراری حاکمیت خیلی بالاست. به زُراره وقتی آرزو کرد ای کاش شما امام بودید، فرمودند: الآن آسوده‏اید،اگر من امام بودم شما باید از شب تا صبح پیش من می‏نشستید به برنامه‏ریزی کردن و از صبح تا شب به کار کردن. شاید در این کلام تعریض و اشاره‏ای باشد که شما این‌کاره نیستید! حالا شما دوست دارید ما حاکم شویم ولی من شما را می‌شناسم. یا آن صحابه جلیل‌القدر امام صادق(ع) که  جنب بود و غسل نکرده خدمت امام ‌رسید حضرت با صدای بلند فرمودند: «آدم بدون طهارت پیش امامش نمی‏رود»، آن صحابی هم برگشت غسل کرد! هیچ‌کس هم نفهمید چه شد و حضرت به چه کسی فرمود. بعد از جلسه آن صحابی به امام صادق گفت:«آقا می‌خواستم شما را امتحان کنم!» کسی امامش را امتحان می‌کند؟!! این‌جور می‌شود که امام(ع) یک کسی را به نام عبدالله نامی بود معرفی می‌کنند و می‌فرمایند هیچ‌کس مانند ایشان برای من نمی‏شود. گفتند چطور؟ فرمود اینقدر به ما اطمینان دارد که اگر من یک سیب دستش بدهم بگویم نصف اش حرام و نصف اش حلال است در دل اش هم سؤال نمی‏کند چرا.

فاجعه ای که به لطف امام صادق رخ نداد

مسئله اجتماعی امام صادق که همه شیعیان به آن تصریح می‌کردند این است که چرا شما قیام نمی‏کنید، در روایت هم بنا بوده قیام و ظهور رخ بده و قصه تمام شود. بداع حافظ شده و خدا تصمیمش را تغییر داده است به خاطر همین خوبان که سطح عالی نداشتند. فاجعه زمان امام صادق(ع) این است که خوبان سطح عالی نداشتند! اتفاقی که خودش را به صورت فاجعه نشان نداد چون حضرت صبر کردند.

دوکار برای فراهم شدن زمان ظهور

 ابومسلم خراسانی نامه نوشت حضرت فرمود«ما انت برجالی» نه زمانه، زمانه من است و نه تو آدم من هستی. این کلام حضرت نشان می‌دهد ما باید دو کار کنیم یکی اینکه خودمان از رجال حضرت باشیم یکی اینکه زمانه را تغییر دهیم زمانه حضرت کنیم. شما خودت هم از رجال حضرت بشوید زمانه را تغییر ندهید باید در خیمه خصوصی خدمت حضرت بقیه‌الله الاعظم ارواحنا له الفدا برسید سر روی زانوی ایشان بگذارید و اشک بریزید و برگردید بیرون. زمانه باید زمانه حضرت شود باید زمان را تغییر دارد.

هر کس هر شغلی دارد کاسب، طلبه ودانشجو، کاری نداریم در آن فضا آدم حضرت شوید و زمانه را زمانه حضرت قرار دهیم این دو کار را باید بکنیم تا حضرت قیام و ظهور کند.

محبین اهل بیت سه دسته اند؟

«چگونه زمانه را تغییر دهیم» چون بحثش مفصل است را در جلسات دیگر مطرح می کنم. امام در پاسخ  به این سوال که«چگونه زمانه را تغییر دهیم» روایتی تقدیم می کنم. یک آقایی در خانه امام صادق(ع) آمد، گفتند یک آقایی آمده می‌خواهد شما را ببیند آقا فرمود مِمنِ الرَجلُ؟ این آدم کیست از کجاست؟ خود طرف جواب دارد مِن مُحِبیکُم و مُوالیکُم، من از دوستان شما هستم. حضرت فرمودند هرکسی را خداوند متعال دوست داشته باشد ولایت و سرپرستی او را قبول می‌کند تا او را به بهشت ببرد، شاید اشاره‏ای به حرف این آقا بود که گفت من از موالی شما هستم یعنی شاید خدا شما را دوست داشته که شما را جز موالی ما قرار داده است و آخر این بهشت است. فرمود من مِن أیِ مُحِبِینا أنتَ؟ تو از کدام‌یک از محبین ما هستی؟ اینجا طرف جواب نداشت بدهد و مانده بود چه بگوید؟ مگر چند گروه داریم، کسی به نام سدید آنجا نشسته بود که از اصحاب حضرت بود، استاد بود و بلد بود چطور سؤال کند گفت آقاجان شما محبینتان چند گروه هستند؟ حضرت فرمود سه گروه، گروه اول کسانی هستند که طَبَقهٌ أحَبُونا فِی العَلانِیَهِ و لَم یُحِبُونا فِی السِرِ، علنی ما را دوست دارند ولی در نهان‌خانه خود ما را دوست ندارند. گروه دوم کسانی هستند و طَبَقهٌ یُحِبُونا فِی السِرِ و لَم یُحِبُونا فِی العَلانِیَهِ، در سرشان ما را دوست دارند ولی علنی ما را دوست ندارد. گروه سوم و طبقه یحبون فی السر و علانیه، کسانی که ما را در پنهان و آشکار ما را دوست دارند. بعد حضرت می‌فرمایند هم النمط الاعلی، این گروه، گروه برترند.
باشد که همواره از گروه سوم محبین اهل بیت باشیم.
*متن سخنرانی توسط تحریریه روضه نیوز ویرایش شده است.

***

پلاکارد شهادت امام جعفر صادق (ع) ، طرح پلاکارد شهادت امام جعفر صادق (ع) ، بنر پلاکارد شهادت امام جعفر صادق (ع) ، شهادت امام جعفر صادق (ع)

ثامن گرافیک

همیشه توی کار فکرم این بوده که کاربردی ، ساده ، همه پسند و قابل چاپ باشه . از سال 1392 با دوستان عزیزم در سایت عمارها ساکنیم و افتخار می کنم که در کنار این بزرگواران مشغول کار فرهنگی سایبری هستیم . کتانباف 09357331280 التماس دعا

دیدگاه کاربران ...

  1. لطفا قبل از ارسال سئوال یا دیدگاه سئوالات متداول را بخونید.
    جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
    دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

    دیدگاه خود را بیان کنید

    Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.