بنر لایه باز شهادت شیخ نمر باقر النمر
Rate this post

Rate this post
بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه

***

پیش نمایش طرح (کلیک کنید)

poster psd shahadate seykh nemer 94-1

دریافت فایل لایه باز پوستر :         DOWNLOAD

***

به انضمام :

گزارشی از تبعیض های علیه شیعیان عربستان

دیدبان: انفجارهای ماه های گذشته در مساجد شیعیان عربستان، تهدید داعش مبنی بر نابودی کامل شیعیان این کشور و زمزمه‌های اعدام آیت الله نمر ما را بر آن داشت تا در قالب متن زیر به بررسی ابعاد گوناگون وضعیت شیعیان عربستان سعودی بپردازیم.

مناطق سکونت و آمارهای جمعیتی

آمار دقیقی از تعداد شیعیان عربستان در دست نیست ولی آمارهای غیر رسمی تعداد آن ها را حدود ۱۰ الی ۱۵ درصد از جمعیت ۱۸ میلیونی عربستان ذکر می‌کنند. یعنی حدود دو میلیون نفر. در فشار و مذیقه بودن از طرف حکومت و جامعه وهابی عربستان سبب شده که رویه تقیه در پیش گیرند و خود را سنی جلوه دهند به همین سبب آمار دقیقی از تعداد آنها در دست نیست. برخلاف برخی تبلیغات رسانه های سعودی و وهابی، شیعیان در این منطقه تاریخی ریشه‌دار و اصیل دارند به طوری که در قدیم، شیعیان شرق عربستان به همراه بحرین تماما بحرین خوانده می‌شدند و حتی حکومت‌هایی شیعی به نام‌های العصفوریون و العیونیون در این مناطق حکمرانی می‌کردند.(۱) اکثریت آنها شیعیان دوازده امامی هستند. آن ها به طور عمده در دو منطقه احساء و قطیف در شرق زندگی می کنند. تعدادی از آنها هم در مدینه منوره زندگی می‌کنند که به نخاوله معروفند که البته شمارشان اندک است. گفته می‌شود اقلیتی از شیعیان هم در مکه مکرمه ساکن‌اند که البته بروز و ظهور خاصی ندارند. در منطقه نجران در جنوب عربستان و در همجواری با یمن شیعیان اسماعیلی زندگی می کنند که از تعداد آن ها اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی شمار آن‌ها را حدود یک میلیون نفر برشمرده‌اند. در مقایسه با شیعیان مدینه، ساکنان منطقه شرقی به دلیل همجواری با بحرین و نزدیکی به ایران از جرات و جسارت بیشتری در بروز عقایدشان دارند و کمتر تقیه می کنند. یکی دیگر از عوامل این شجاعت آن ها این است که بر خلاف مدینه و نجران آن ها در منطقه خودشان در اکثریت هستند.

وضعیت اقتصادی و مشاغل شیعیان

غالب شیعیان عربستان به دلیل تبعیض‌های همه جانبه و حتی قانونی در فقر به سر می برند. آن ها حق تصدی مشاغل نظامی و انتظامی را ندارند. و اغلب، مشاغل پست به آن ها سپرده می شود؛ در واقع آن ها از طرف آل سعود، شهروندان درجه دوم به حساب می آیند. همه این ها در حال است که اکثر منابع نفتی عربستان که حدود ۹۰ درصد از درآمد ارزی عربستان را تشکیل می دهد در منطقه شیعه نشین شرق قرار دارد و حدود ۴۰ درصد از کارکنان شرکت نفت آرامکو که متعلق به شاهزاده های سعودی است از شیعیان این منطقه هستند. یعنی در واقع بخش اعظمی از تولید ثروت خاندان سعودی به دست شیعیان رقم می خورد که می تواند اهرم فشار مناسبی در دست آن ها باشد. البته برخی این آمار را ۷۰ درصد هم ذکر کرده اند. (۲)

اوضاع فرهنگی و آموزشی

تبعیض نسبت به شیعیان حتی به مقوله آموزش و تعلیم و تربیت هم سرایت کرده است. در تمام مدارس و حتی برای شیعیان هم بالاجبار کتب درسی وهابیت و آموزه های افراطی آنان تدریس می شود و آن ها حق ندارند برای خود مدارس مستقل که در آن ها تعالیم شیعه ترویج می شود داشته باشند. طبق یک قانون نانوشته هیچ یک فرد شیغه مذهب حق ندارد معلم درس دینی، تاریخ یا عربی و یا مدیر یک مدرسه باشد. آموزش و پرورش حکومت سعودی هنگامی که متوجه شود دانش آموز، شیعه است سختگیری زیادتری اعمال می کند در نتیجه شیعیان کمتر به علم آموزی روی می آورند و به دلیل بالا بودن هزینه تحصیل دانشگاه ها پر از بچه پولدارهای سنی است.

پس از تحولات بیداری اسلامی تا حدودی فضای باز در زمینه فرهنگی برای شیعیان بوجود آمد. برای مثال شیعیان فقط حق تعمیر مساجدشان را داشتند و ساختن مساجد جدید غیر قانونی بود ولی با تلاش شیعیان و مذاکره مستمر آنان حکومت سعودی به طور محدود و غیر رسمی اجازه ساختن مسجد در مناطق شرقی را داد ولی در دیگر مناطق این محدودیت همچنان برقرار است. حکومت سعودی نسبت به حسینیه حساسیت بیشتری دارد و تاسیس آن را به طور کامل ممنوع کرده است. البته بعضی از شیعیان حکومت را در مقابل عمل انجام شده قرار میدهند و پس از اتمام ساخت خانه دیوارهای وسط آن را برمی دارند و آن را  به حسینیه تبدیل می کنند. یکی دیگر از نشانه های ایجاد فضای تا حدودی باز این است که تا چند سال پیش شیعیان اجازه نشر هیچ گونه کتابی با مضامین شیعی نداشتند و حتی حمل هرگونه کتابی در این زمینه ها ممنوع بود و در صورت مشاهده توسط ماموران سعودی با آن ها برخورد می شد. ولی در حال حاضر اگر کتاب در موضوعات حساسی مانند خلفا و خلافت نباشد و دارای مضامینی قرآنی، اخلاقی و فرهنگی باشد اجازه نشر به آن داده می شود. البته در مورد این فضای باز باید این موضوع را هم مد نظر داشت که همه این ها در زمان ملک عبدالله بود که تا حدودی منش تساهل گرایانه داشت؛ به نظر می رسد در زمان پادشاهی جدید که رویکرد افراطی بیشتری دارد و به جریان سلفی منسوب است، شیعیان از محذوریت های بیشتری رنج خواهند برد.

تبعیض‌های سیاسی و برخورد امنیتی با اعتراضات

جریان سلفی تکفیری که قدرت زیادی در خاندان حاکم این کشور دارند از دیرباز تا کنون به تهدید و ارعاب شیعیان می‌پردازند و حالا در جریان تحولات اخیر منطقه و قدرت گرفتن داعش بواسطه حمایت‌های مالی تسلیحاتی سیاسی و اقتصادی عربستان، آتش این گروه خون آشام دامن خود سعودی‌ها را گرفته و دست به عملیات انتحاری در مناطق شیعه‌نشین زده اند و اخیرا دو انفجار در این مناطق انجام داده اند. کار آن ها به جایی رسیده که پیام تهدید آمیز جدیدی علیه شیعیان صادر کرده اند دراین پیام از دولت عربستان و تمام اهل سنت این کشور خواسته شده است برای حمله به شیعیان به گروه داعش کمک کنند. تروریست های داعش در پیام ۱۳ دقیقه ای خود که به «ولایت نجد» (زیر شاخه داعش در عربستان) منتسب است، جوانان عربستان سعودی را برای عضویت در این گروه تروریستی فراخوانده و از آنها خواسته است «شبه جزیره عرب را از شیعیان پاک سازی کنند.» داعش همچنین در این پیام ضمن تمجید از عملیات تروریستی اخیر علیه شیعیان عربستان، تأکید کرد شیعیان به دلیل کفر حق زندگی در این کشور را ندارند.(۳)

گرچه این انفجارها علیه شیعیان عربستان است ولی به هرحال آن ها نیز شهروندان سعودی هستند و حکومت این کشور وظیفه تامین امنیت آن ها را دارد و این اقدام داعش نشانه ضعف دولت سعودی در تامین امنیت و در واقع به ضرر آن ها تمام شد.

علاوه بر نداشتن امنیت جانی، وضعیت کلی آزادی سیاسی در عربستان به دلیل پادشاهی مطلقه، اسفبار است و حتی کسی از خاندان سعودی هم حق انتقاد از عملکرد آن ها را ندارد. با این اوصاف دیگر وضع شیعیان مشخص است. هیچ یک از مناصب و پست های دولتی به آن ها داده نمی شود مگر کسانی که از مذهب خود فاصله گرفته باشند و به ظلم روی بیاورند. (۴)

نمونه ای از این فضای خفقان گونه سیاسی، تعقیب و گریز و تیر اندازی به سمت آیت الله شیخ نمر باقر النمر و دستگیری او بدلیل معترض بودن به سیاست های ظالمانه سعودی هاست.

شرحی از زندگی آیت الله نمر رهبر شیعیان عربستان

وی در سال ۱۳۷۹ هجری قمری مصادف با ۱۹۶۸ میلادی، در شهر العوامیه در استان القطیف در شرق عربستان در خانواده‌‌ای اهل علم و دین به دنیا آمد که از آن علمایی چون آیت‌الله شیخ محمد بن ناصر آل نمر و خطبای حسینی چون جدش حاج علی بن ناصر آل نمر سر بر آورده بودند.

تحصیلات مقدماتی خود را در شهر العوامیه به پایان رساند و در سال ۱۴۰۰ هجری قمری مصادف با ۱۹۸۹ میلادی، برای آشنایی نزدیک‌تر با انقلاب اسلامی ایران و تحصیلات حوزوی ابتدا به ایران مهاجرت کرد تا در تهران در حوزه علمیه حضرت قائم(عج) حضور پیدا کند که در همان سال توسط آیت‌الله سید محمدتقی مدرسی در تهران تأسیس شده بود.(۵)

پس از حدو ۱۰ سال تحصیل در ایران به سوریه رفت و در کنار بارگاه ملکوتی حضرت زینب سلام الله علیها به تحصیل و تدریس دروس حوزوی پرداخت. تعدادی از طلاب هم به دست ایشان معمم شدند.(۶)

وی اکنون از جمله معروف‌ترین مدرسان علوم مذهبی و دینی در حوزه‌های علمیه به شمار می‌آید که حتی در حوزه‌های علمیه ایران و سوریه به تدریس مشغول بوده است.

آیت الله النمر سال‌ها اداره حوزه علمیه حضرت قائم(عج) در تهران و سوریه را برعهده داشت و تلاش بسیاری برای توسعه و پیشرفت این مراکز انجام داد. او پس از بازگشت به کشورش مرکز مذهبی «الإمام القائم(عج)» را نیز در العوامیه تأسیس کرد.

وی بارها و بارها در عناوین مختلف اعتراض خود را به طور آشکاری به وضع اسفبار فرهنگی و سیاسی عربستان نشان داده است. منش او اینگونه نیست ک فقط مدافع حقوق شیعیان باشد بلکه به طور کلی مدافع کرامت انسانی و حقوق شهروندی است.

آیت الله النمر در سخنان خود با استناد به خطبه جهاد امیرالمؤمنین علی(ع) تأکید دارد که به عدالت جز از طریق جهاد دست نخواهیم یافت و حق جز با از خود گذشتگی و جهاد و شجاعت به دست نخواهد آمد. وی در خطبه‌های نماز جمعه خود نیز بارها گفته است که شیعیان عربستان، دیگر در برابر توهین‌ها و تعدی‌ها و تجاوزات آل‌سعود سکوت نخواهند کرد و در این باره خطاب به آل‌سعود گفت که ما ساکت نمی‌مانیم که هر آنچه بخواهید بر سر ما بیاورید.

او چندین بار بازداشت شده و از ترس اعتراضات و خشم مردم آزاد شده اند. ولی آخرین باری که طی یک تعقیب و گریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد، هنوز آزاد نشده است و حتی حکم اعدام وی صادر شده است. حکومت سعودی با هدف سنجیدن حساسیت شیعیان منطقه چندین بار قصد اجرای حکم را داشته است ولی بدلیل واکنش های تند شیعیان، بخصوص علمای ایران اسلامی از این کار صرف نظر کرده است.

نتیجه گیری

همانطور که ذکر شد شیعیان مظلوم عربستان در وضعیت ناگواری قرار دارند و حکومت سعودی تبعیض‌های همه جانبه‌ای را علیه آنان برقرار کرده و دست پرورده آن یعنی داعش قصد نابود کردن همه شیعیان عربستان به بهانه کافر بودن آن ها را دارد.

از منظر دیدبان خود به خود این جمله نبی مکرم اسلام به ذهن متبادر می شود که الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم. دیری نمی‌پایدکه سیاست‌های ظالمانه و تبعیض آمیز حکومت وهابی عربستان علیه شهروندان شیعه اش پایه های سست حکومت تروریست سعودی را به لرزه در خواهد آورد و این وعده قرآن که ان الارض یرثها عبادی الصاحون محقق خواهد شد هر چند که با سرکوب و مشت آهنین چند صباحی این واقعه به تعویق بیافتد.

شیعیان این کشور باید با حفظ وحدت و انسجام خود و پیروی از علمای با بصیرت و غیر وابسته به حکومت و در اولویت قرار دادن کار فرهنگی و آگاهی بخشی به مردم، تلفات جانی خود را به حداقل رسانده و با مقاومتی حسینی و صبری زینب وار، مبارزه با طاغوت زمانه خود را تا پیروزی نهایی ادامه دهند.

منابع:

۱٫ http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/5658/6887/82900

۲٫ http://rasekhoon.net/article/show/133612

۳٫ http://www.jamejamonline.ir/newspreview/1963493871678655881

۴٫ http://www.irna.ir/fa/News/81630291

۵٫ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930722001393

۶٫ http://www.wikiresist.com

***

عربستان در منطقه به دنبال چیست؟

دیدبان: بدون شک هر کشوری در تهیه و تدوین سیاست خارجی خود و نحوه تعامل با سایر کشورها و نظام بین المللی، اولین چیزی را که مورد توجه قرار می دهد و آن را هدف غایی و نهایی خود به شمار می آورد، سود و منفعت آن سیاست برای خود آن کشور است. پس در درجه ی اول سیاست خارجی یک کشور را باید در راستای کسب بیشترین منفعت و سود برای آن کشور تحلیل کرد. از این رو است که سیاست خارجه را می توان نمود اهداف کلان و استراتژی های یک کشور دانست.

رویای بزرگ

اهداف کلی سیاست خارجی کشوری که خود را پدرخوانده کشورهای جهان عرب می‌داند را  می‌توان در دو بخش مطرح کرد. عربستان با توجه به موقعیت خود در جهان اسلام از دیرباز به دنبال کسب بیشترین اعتبار مذهبی و دینی در بین کشورهای مسلمان بوده است. داعیه ام القرای جهان اسلام داشتن عربستان از این حیث است که شهرهای مکه و مدینه در این کشور قرار دارد و آغاز و طلوع اسلام از این سرزمین بوده است که آن را به مهد اسلام تبدیل کرده است و بدین ترتیب است که این کشور خود را دارای رتبه‌ای بی‌نظیر در بین کشورهای جهان اسلام می‌داند. این دلایل عربستان را به کشوری که خود را نماینده جامعه بزرگ مسلمانان می‌داند و حق اظهار نظر و عمل در مورد آن‌ها را برای خود محفوظ می‌دارد، تبدیل کرده است.

عربستان با وجود سرمایه عظیم نفتی و به تبع آن ثروت هنگفت و قدرت مالی، همواره به دنبال ایفای نقش قدرت منطقه ای بوده است و این قدرت اقتصادی را یکی از راه‌های رسیدن به این مهم قلمداد می‌کرده است. اما مقامات ریاض به خوبی آگاه بوده‌اند که تنها به صرف داشتن قدرت اقتصادی نمی‌توان به قدرت منطقه‌ای بدل شد. آنها برای نیل به اهداف خود تبعیت از قدرت های بزرگ و تبدیل شدن به عامل آنان در منطقه را برگزیدند. وجود رژیم پهلوی که متحد استراتژیک غرب در منطقه بود، عاملی مهم در رسیدن عربستان به جایگاه مطلوب به شمار می رفت. با پیروزی انقلاب اسلامی و تبدیل ایران از متحد استراتژیک به دشمن ایدئولوژیک غرب در منطقه، عربستان که زمینه را برای جایگزینی خود با رژیم پهلوی مناسب می دید، تعاملات خود با کشورهای غربی را افزایش داد و از هیچ گونه همکاری با آن ها در جهت تامین منافع ایشان در منطقه دریغ نکرد. از جمله این تعاملات  می توان به کمک های مستقیم و غیر مستقیم به عراق در خلال جنگ با ایران، فشار اقتصادی بر حمهوری اسلامی ایران به عنوان مهمترین دشمن غرب در منطقه، شرکت  در جنگ خلیج فارس و نبرد با عراق در راستای عملیات طوفان صحرا، تضمین خطوط انرژی برای غرب و هم پیمانانش، کمک به مذاکرات سازش اعراب و اسرائیل، تضعیف جبهه مقاومت در منطقه و… اشاره کرد. مثال های فوق به خوبی بیانگر تلاش گسترده و همه جانبه ی ریاض در کسب اعتماد قدرتهای غربی برای تبدیل شدن به هم پیمان منطقه ای است. در ذیل به سیاست های منطقه ای عربستان که تابعی از اهداف کلی سیاست خارجی این کشور است می پردازیم:

ایران، جدی ترین رقیب

پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تغییر گسترده ای را در معادلات منطقه ای و جهانی به دنبال داشت. تغییر گسترده در روابط تهران – ریاض را می توان یکی از همین تغییرات به شمار آورد. با گذشت زمان شکاف روابط بین ایران و عربستان بیش از پیش آشکار می شد تا جاییکه عربستان سعودی در طول هشت سال دفاع مقدس به حمایت همه جانبه از رژیم بعث روی آورد و از هیچ راهی برای ضربه زدن به ایران اسلامی دریغ نکرد. اتخاذ سیاست تنش زدایی توسط ایران در سال‌های پس از جنگ و دوران اصلاحات و در اوایل دولت نهم نیز نتوانست همگرایی مناسبی را در روابط این دو بوجود آورد که این خود نشانگر وجود نگرش منفی نسبت به انقلاب اسلامی ایران و اهداف و آرمانهای آن در مقامات آل سعود است. رهبری جهان اسلام، رقابت بر سر قدرت منطقه ای، گسترش نفوذ در کشورهای منطقه و… را می توان بزرگترین چالش در رواط تهران-ریاض برشمرد. شروع بحران در سوریه و تفاوت راهبرد دو کشور نسبت به این بحران و اتخاذ سیاستهای متعارض در جریان وقایع منطقه، روز به روز بر تیرگی رابطه ی این دو کشور می افزاید تا جایی که حجم مبادلات را از ۵۱۵ میلیون دلار در سال ۲۰۰۱ به ۲۱۱ میلیون دلار در سال ۲۰۱۱ رسانده است.

عربستان ایران را جدی ترین رقیب منطقه ای خود و مانعی بر سر راه رسیدن به اهداف خود در منطقه می داند و از همین رو است که سیاست مقابله با ایران را در عرصه های مختلف در پیش گرفته است. محدود کردن ایران از راه شرکت در تحریم های بین المللی، ضربه زدن به کشورهای متحد با ایران، ایجاد بحران های قومی و مذهبی در داخل ایران به خصوص در مناطق اهل سنت، ایجاد همگرایی در کشورهای عربی با محوریت مقابله با ایران و… از جمله سیاستهای اعمالی این کشور در راستای مقابله با نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه است.

سوریه، نبرد سرنوشت ساز

تعدد بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در بحران سوریه باعث ایجاد جنگی فرسایشی در این کشور شده است ولی با این حال نمی توان از یکی از مهمترین بازیگران این نبرد که عربستان سعودی است چشم پوشی کرد. عربستان از ابتدای شروع بحران در سوریه، به حمایت از گروه های مخالف دولت بشار اسد پرداخت. در ابتدا گمان می رفت مخالفان سکولار بشار در قالب جیش الحر بتوانند طومار حکومت سوریه را در هم بپیچند ولی با گذشت زمان و حمایت مردم از حکومت سوریه، نیاز به نیرویی جدید در معادلات این کشور احساس شد. این باز نیز عربستان در نقش واسطه ی غیر مستقیم با حمایت های مادی و معنوی خود، گروه های مختلف تکفیری و سلفی را روانه ی سوریه کرد تا شاید بتوانند پروژه ی ناتمام ارتش آزاد را به سرانجام برسانند. سوریه برای عربستان از چندین جهت حائز اهمیت فراوان بوده است. اولا  اینکه خود حکومت سوریه با پیوستن به محور مقاومت در منطقه و ایستادگی در برابر اشغالگری رژیم صهیونیستی و کمک به حزب الله لبنان و همکاری گسترده با ایران، از دیرباز خشم  حکمرانان آل سعود را برانگیخته بود و این رژیم مترصد فرصتی بود تا بتواند سوریه را از معادلات منطقه ای محو یا حداقل نقش آن را کاهش دهد. چرا که این عمل می توانست علاوه بر ضربه به ایران و مقاومت در منطقه، تضغیف جایگاه حزب الله لبنان و گروه های مقاومت فلسطینی را که عاملی مهم بر سر راه صلح اعراب و اسرائیل هستند , به دنبال داشته باشد. ثانیا با وجود نقش بازیگرانی چون ایران , قطر و ترکیه در بحران سوریه که همگی جزو رقبای اصلی عربستان محسوب می شوند، بحران سوریه برای عربستان به زمینی برای جدی ترین رقابت تبدیل شده است و از حیث این کشور به هر قیمتی که باشد خواستار رسیدن به اهداف خود در سوریه بوده است و حمایت از گروه های تکفیری و جهادی در سوریه برای تقویت جایگاه خود در بحران این کشور نیز در همین راستا بوده است.

بحرین، جزیره ی ثبات یا پاشنه ی آشیل

یکی از دلایل اصلی اهمیت بحرین برای عربستان را می توان موقعیت استراتژیک این کشور در نزدیکی با مناطق شرق عربستان دانست. شرق عربستان که بزرگترین منابع نفتی این کشور را در بر می گیرد از حیث جمعیت متعلق به اقلیت شیعیان این کشور است که با شروع بیداری اسلامی در کشورهای منطقه، علیه حکومت آل سعود به پا خواسته اند. بحرین نیز با توجه به اینکه حکومت آل خلیفه سیاست تغییر ترکیب جمعیتی را به اجرا گذاشته است، باز هم دارای اکثریت شیعه است که نزدیکی شیعیان شرق عربستان و شیعیان بحرین با توجه به سیاست‌های ضد شیعی این دو کشور، این منطقه را به انباری از باروت برای این دو رژیم بدل کرده است. از ابتدای شروع تظاهرات مردمی در بحرین علیه رژیم آل خلیفه، ریاض حمایت همه جانبه ی خود از رژیم بحرین اعلام و اعمال کرده است چرا که بحران در این منطقه و از دست دادن آن می تواند به بحرانی عمیق در مناطق استراتژیک شرق عربستان بیانجامد. از این رو مقامات آل سعود به دنبال ایجاد امنیت حداکثری و سرکوب هرگونه اعتراض در بحرین بوده اند و این امر را به نوعی دفاع پیش دستانه در برابر حوادث احتمالی در خاک خود قلمداد می کنند.

عراق، ثبات یا عدم ثبات

عراق در زمان حزب بعث را می توان یکی از مهم ترین عوامل موازنه ی قوا در منطقه دانست. رژیمی که با ضدیت با جمهوری اسلامی ایران و سرکوب شیعیان، روابط حسنه ای را با رژیم آل سعود برقرار کرده بود. پس از چرخش عراق یا به عبارت دیگر تمام شدن تاریخ انقضای حزب بعث، با حمله ی آمریکا و متحدانش به این کشور، غرب و عربستان به دنبال روی کار آمدن حکومتی هم راستا با سیاست‌های خود در منطقه بودند. اما با هوشمندی احزاب و گروه های عراق و به دنبال ورود شیعیان و گروه های مختلف به عرصه ی سیاسی، اوضاع عراق دگرگون شد. با چرخش اوضاع در عراق به زیان سیاستهای منطقه ای عربستان، این کشور نیز سیاستی خصمانه را علیه این کشور در دستور کار خود قرار داد. عدم ثبات سیاسی و بحران امنیتی دو راهکاری بود که عربستان با کمک گروه های تکفیری در عراق در پیش گرفت. این بحران سبب تضعیف دولت و کم رنگ شدن نقش عراق در معادلات منطه ای می شد. و این همان چیزی بود که به طور موقت می توانست به اهداف عربستان تا روی کار آمدن دولتی مطلوب در عراق  جامه ی عمل بپوشاند. گرچه بحران امنیتی و سیاسی در عراق را در برهه های خاص بازیگرانی متعدد به عهده داشته اند و امروزه نیز این نقش به عهده ی داعش گذاشته شده است اما آنچه ثابت بوده است را می توان حمایت عربستان از این بازیگران دانست.

لبنان و فلسطین، مقاومت یا سازش

پس از همسویی عربستان با سیاستهای منطقه ای آمریکا و کشورهای غربی، این کشور همواره به عنوان نماینده کشورهای عرب در به ثمر رسیدن صلح منطقه ای اعراب و اسرائیل بوده است و در این راستا به تقویت گروه های میانه رو در فلسطین پرداخته است اما با این وجود عربستان در این زمینه رقابتی جدی با قطر دارد. یکی از مشکلات عربستان در این مسیر نیز وجود تفکر مقاومت و ایستادگی در برخی گروه های فلسطینی است. از این رو عربستان همواره سعی در تضعیف این گفتمان و گروه ها و کشورهای حامی آن در منطقه بوده است. عربستان وجود حزب الله در لبنان را نیز از چند جنبه به عنوانی خطری جدی برای خود محسوب می کند. ارتباط گسترده ی حزب الله با ایران و سوریه از یک سو و نقش آفرینی این حزب به عنوانی حزبی دارای پایگاهی مردمی و نقش بی بدیل سیاسی از سویی دیگر اهداف عربستان در این منطقه را با تهدید مواجه کرده است. از این رو در تمامی رویارویی های این گروه با رژیم صهیونیستی، عربستان تلویحا و صریحا به مخالفت با اعمال حزب الله در دفاع از خاک و مردم لبنان پرداخته است. تا جایی که در خلال جنگ ۳۳ روزه، این کشور حزب الله را به ماجراجویی و به خطر انداختن منافع کشورهای عربی متهم کرد. و پس از جنگ نیز با بازتعریف سایستهای خود در لبنان به حمایت همه جانبه از گروه های تکفیری از یک سو و حمایت از شکل گیری جریان ۱۴ مارس در مقابل قدرت سیاسی حزب الله از سوی دیگر همت گماشت. بحران سوریه و نقش حزب الله لبنان در حمایت از حکومت مردی سوریه، باعث خصمانه تر شدن سیاست عربستان نسبت به حزب الله شده است.

یمن و انقلاب مردمی

یمن نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی و استراتژیک، از اهیت ویژه ای برای عربستان برخوردار است. بزرگترین مشکل عربستان در یمن، وجود نیروهای الحوثی است که حتی با حمله ی نظامی نیز نتوانسته بود آنها را سرکوب کند. اما با توجه به وجود بحران های متعدد در منطقه و مرگ پادشاه سعودی حتی با وجود قدرت گرفتن الحوثی ها در یمن، نمی توان انتظار عکس العملی جدی را از عربستان داشت. البته با وجود عناصر القاعده و حمایت عربستان از این گروه، می توان این گروه را مجری سیاست کوتاه مدت عربستان در این منطقه دانست که وظیفه فعلی آن خرید زمان برای ایجاد شرایط مطلوب و مقاومت در برابر انقلاب مردم یمن است. اما حمله مجدد عربستان به یمن و درگیری مستقیم با انقلابیون یمن با حمایت ده کشور و پشتیبانی آمریکا علی رغم شکست اولیه آل سعود، نکته قابل توجهی است که نشان از احساس ترس جدی از انقلاب یمن دارد.

روابط امنیت محور

با توجه به نوع روابط منطقه ای عربستان، می توان اینطور نتیجه گیری کرد که این کشور تنها با کشورهایی روابط استراتژیک برقرار می کند که به نوعی قیمومیت عربستان و نقش پدرخواندگی این کشور برای کشورهای عربی را بپذیرند. در همین راستا می توان به بروز تنش در روابط بین قطر و عربستان اشاره کرد که علت آن را می توان ماجراجویی قطر در بحران سوریه و رقابت این کشور با عربستان دانست.

آخر سخن

با توجه به نوع نگاه عربستان به مسائل منطقه و درگیری همزمان این کشور در جبهه های متعدد، با مرگ پادشاه این کشور باید در وهله ی اول وقوع جنگ قدرت و دوره ای از سکون را برای روابط خارجی عربستان پیش بینی کرد. این دوره ی سکون می تواند به ایجاد تغییرات در منازعات منطقه بیانجامد. البته با توجه به نقش گروه های تکفیری در معادلات منطقه، به نظر نمی رسد این تغییرات شیب تندی را تجربه کند.

***

عربستان با اعدام شیخ نمر دنبال ایجاد فتنه مذهبی است

به گزارش دیدبان به نقل از تسنیم،”انیس نقاش” کارشناس مسائل سیاسی لبنانی یکی از اهداف آل سعود در اعدام شیخ نمر النمر را مسکوت کردن علمای شبه جزیره عربستان دانست و گفت: یکی از اهداف اعدام شیخ نمر النمر خاموش کردن صدای او و ترساندن همه علمای شبهه جزیره عربستان است، آنان می‌خواهند بگویند که آل سعود نمی‌خواهد کسی با او مخالفت کرده و یا از سیاست‌هایش انتقاد کند.

وی ادامه داد: اجرای این حکم علیه شیخ نمر النمر قابل پیش‌بینی بود زیرا چندین سال است که سیاست‌های عربستان شنوای پیام‌ها و نصیحت های  عقلانی از سوی سازمان ملل، هم‌پیمانانش و طرف‌های دیگر نیست و هیچ توجهی به ساده‌ترین معیارهای انسانی ندارد.

رژیمی که بیش از ۲۵ هزار شهروند یمنی را کشته از اعدام یک عالم دینی نیز ابایی ندارد

انیس نقاش تاکید کرد: عربستان هم اکنون در وضعیت متشنجی قرار دارد و وارد جنگ در چندین منطقه شده است، رژیمی که بیش از ۲۵ هزار شهروند یمنی را به قتل رسانده مطمئناً از اعدام یک عالم دینی که سلاح در دست نگرفته و هرگز اقدام خشونت‌آمیزی نداشته است نیز ابایی نخواهد داشت.

وی در خصوص واکنش‌های بین‌المللی به این اقدام عربستان گفت: این جنایت به پرونده سیاه جنایت‌های عربستان افزوده شده و صفحه سیاهش را سیاه‌تر خواهد کرد، محافل جهانی و اسلامی و همچنین افکار عمومی در کشورهای اسلامی این اقدام را محکوم خواهند کرد.

عربستان با اعدام شیخ نمر النمر به دنبال ایجاد فتنه مذهبی است

این کارشناس لبنانی در پایان تاکید کرد: به طور قطع عربستان با این اقدام در پی ایجاد فتنه مذهبی است، این رژیم بر اساس ایجاد فتنه‌های مذهبی و طایفه‌ای شکل گرفته است. مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر طرح‌های ایالت متحده در منطقه باعث کاستن از میزان فعالیت‌های خاندان سعود در منطقه می‌شود و سعودی‌ها این مسئله را درک می‌کنند به همین دلیل سعی می‌کنند تا به روش‌های گوناگون نوک پیکان خود را به سوی ایران هدف‌گیری کنند.

***

آل‌سعود به‌دنبال برافروختن آتش فتنه مذهبی است

به گزارش دیدبان به نقل از تسنیم، مجمع اصولگرایان استان قم با صدور بیانیه‌ای اعدام شیخ نمر توسط رژیم آل سعود را محکوم کرد.

متن این بیانیه به‌شرح زیر است:

ضایعه غم‌انگیز اعدام و شهادت مظلومانه روحانی مبارز و شیعی آیت‌الله باقر النمر نشان‌دهنده عمق رذالت، بدسگالی و جهالت حکومت مستکبر عربستان است که با این اعمال سعی در برافروختن آتش فتنه مذهبی در منطقه دارد.

تاریخ پرفراز و نشیب اسلام و تشیع، مالامال از جریان اسارت‌ها و شهادت‌ها و خون‌های به‌ناحق ریخته رهبران و پیروان آن از صدر اسلام تاکنون است. دشمنان قسم‌خورده اسلام ناب و تفکر شیعی در دنیای امروز با تبعیت از اسلاف جاهل خویش گمان می‌کنند با از میان برداشتن رهبران دینی و بزرگان عرصه سیاست و فقاهت می‌توانند جلوی حرکت متعالی جریان فرهنگی شیعه را که اساس و شالوده اسلام ناب است، بگیرند اما غافلند و نمی‌دانند که شیعه پیرو مکتب امامت و شهادت است.

مجمع اصولگرایان استان قم ضمن محکومیت شدید اقدام وحشیانه و بی‌منطق مزدوران وهابی در اعدام روحانی برجسته شیعه آیت‌الله نمر باقر النمر که خاری بود در چشم دشمنان اسلام حقیقی، این ضایعه غم‌انگیز را به محضر حضرت ولی عصر(عج) و مقام معظم رهبری و همه شیعیان و آزادگان جهان و خانواده شهید نمر النمر تسلیت و تبریک عرض می‌کند، امید که خون این شهید بزرگوار زمینه‌ساز برچیده شدن طومار حکومت یهودی و اسلام ستیز عربستان را فراهم کند.

***

 

 

 

ثامن گرافیک

همیشه توی کار فکرم این بوده که کاربردی ، ساده ، همه پسند و قابل چاپ باشه . از سال 1392 با دوستان عزیزم در سایت عمارها ساکنیم و افتخار می کنم که در کنار این بزرگواران مشغول کار فرهنگی سایبری هستیم . کتانباف 09357331280 التماس دعا

دیدگاه کاربران ...

تعداد دیدگاه : 10

  1. سلام…همچنان خستگی ناپذیر..
    چقدر شلوغ پلوغ کار میکنید…!
    ..
    او را بکشند زنده تر خواهد شد…..
    هر شیعه خودش شیخ نمر خواهد شد
    یکروز اگر خدا بخواهد این شیخ…….
    از سیصد و سیزده نفر خواهد شد!

  2. خداقوت ثامن جان،

  3. سلام
    بیزحمت اگه میشه من رو توی دوستان گرافیکی تون اضفه کنین…
    به نام : سایبر گراف

  4. اگه شد ما رو هم جز دوستان گرافیکیتون بذارید

  5. لطفا قبل از ارسال سئوال یا دیدگاه سئوالات متداول را بخونید.
    جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
    دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.

    دیدگاه خود را بیان کنید

    Time limit is exhausted. Please reload the CAPTCHA.