بسم الله الرحمن الرحیم
***
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
جای شما خالی دعای عرفه ۹۷ امسال رفته بودیم معراج شهدای اهواز و چند روزی رو افتخار داشتیم در کنار خادمین شهدا ، خادمین نور باشیم . این رو هدیه میدم به خادمین نور شهرستان امیدیه .
***
پیش نمایش طرح ( کلیک کنید )
دریافت سایز اصلی : DOWNLOAD
***
به انضمام :
خادمین جدید برای اعزام به مناطق منتظر بودند. چند دقیقه ای به سراغ یکی از آنها رفتیم تا ماجرای حضور و اعزامش را بدانیم و این گفتگوی کوتاه شکل گرفت.
– از کدام شهر آمده اید و چند سالتان است؟
از یاسوج آمده ام و ۲۲ سال دارم.
– از چه طریق برای خادمی مناطق دعوت شدید؟
عید سال ۱۳۹۰ سامانه کوله بار را دختر عمه ام به من معرفی کرد. آدرس سایت و شماره پیامک کوله بار را به من داد و گفت با اینها در ارتباط باشید چون دوستی شهدا در زندگی انسان خیلی تاثیرگذار است. من برای شماره ای که داده بود پیام دادم و جواب من را دادند. رابطه ام به قدری با این گروه زیاد شد که هر گاه دلم می گرفت از طریق پیامک با آنها درد و دل می کردم. برای همدیگر مانند ۲ تا دوست بودیم. در یکی از پیام ها گفتم که من آرزوی خادمی برای شهدا را دارم. یک روز برایم پیام دادند که با ما تماس بگیر. بعد از تماسی که گرفتم به من گفتند از طریق سایت ثبت نام کنید و من این کار را انجام دادم. بعد اطلاع دادند قرعه کشی کرده اند اسم من هم به عنوان خادم در آمده است.
– فکر می کردید که اسم شما در قرعه کشی در بیاید؟
اصلا انتظار این موضوع را نداشتم ولی حسی در وجودم می گفت انتخاب می شوم. بخصوص که شهید گمنامی در شهر ما است که به او داداش علی می گوییم. بر سر مزار او رفتم و به او التماس کردم که نام من هم جزء خادمین شهدا باشد تا شاید اینجا آدم شویم.
– زمانی که فهمیدید نام شما هم جزء خادمین است چه احساسی داشتید؟
یک روز زمان اذان ظهر در سایت متوجه شدیم که نام خادمین شهر های مختلف را زده اند ولی از شهر ما فردی انتخاب نشده است و اعلام کرده اند که وقت تمام شده است. ما بسیار ناراحت شدیم بر سر مزار داداش علی رفتیم و گفتیم: پس چی شد داداش علی؟ یعنی قسمت ما نبود؟ خیلی آنجا گریه کردیم. بعد از آن زنگ زدیم کوله بار گفتند هنوز بعضی از استانها قرعه کشی انجام نشده است و استان شما هم هنوز مشخص نیست. آنقدر پیگیری کردیم تا بالاخره قسمت شد در خدمت شهدا باشیم.
– دوست دارید کدام منطقه خادم باشید؟
دوست داشتم شرهانی باشم و به لطف خدا و شهدا به صورت کاملا اتفاقی خادم شرهانی شده ام.
– چرا شرهانی را انتخاب می کنید؟
کتابی از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در مورد جوانی به نام سیدعلیرضا مصطفوی که سال ۱۳۸۸ هم فوت شد. من داستانهای آن کتاب را خیلی دوست داشتم و منطقه مورد علاقه آن جوان شرهانی بود. همیشه وقتی کتاب را می خواندم دوست داشتم بدانم شرهانی کجا است.
وقتی می خواستم برای خادمی انتخاب شوم اول گفتم طلاییه یا اروند کنار ولی بعد که فهمیدم خادم شرهانی شده ام بسیار خوشحال شدم.
– از شهدا چه می خواهید؟
کمک کنند راهمان راه درست را انتخاب کنیم و اگر نمی توانم آدم شوم همین جا خاک شوم.
– حرف آخر:
این اتفاق بهترین خاطره زندگی من است و خوشحالم که سال جدید را در کنار شهدا آغاز کردم و بتوانم راه آنها را درست ادامه دهم.
دیدگاه کاربران ...
تعداد دیدگاه : 0
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.