در کرسی آزاد اندیشی با موضوع سبک زندگی فاطمی بودم که دانشجویان موضوع بحث را به مسئله حجاب زنان رسانده بودند، خانمی حاضر در جلسه میکروفن را از بنده گرفت، ایشان برا اظهار نظر در آغاز صحبتهایش تصمیم داشتند بحث را کاملا از مسئله حجاب خارج کنند و سوالشان را اینگونه مطرح کردند که” چرا پسری که برای ازدواج به دنبال خانمی که حجاب کاملی ندارد می رود بعد از ازدواج به او اعتماد کاملی ندارد ؟! بنظر من تمام مشکلات از بی اعتمادی طرفین نشأت میگرید آن پسر میتواند قبل از ازدواج به دنبال خانمی برود که حجاب کاملی دارد تا در آینده حق انتخاب همسر خود را از او نگیرد”
در اصل این خانم موضوع بحث را به سمت مسائل خانواده و زن و مرد کشاندند هرچند شاید ایشان دوست نداشتند حاضرین جلسه حتی قسمتی از پاسخ سوالشان را به بی حجابی ربط بدهند ولی گرچه در پاسخ به این سوال عوامل بسیاری دخیل اند که موجب ایجاد این بی اعتمادی است! اما نمیتوان عامل “بی حجابی” را به طور کامل نادیده گرفت و جا دارد بپرسیم که اصلا ریشه بی اعتمادی از کجاست؟!
پسر جوان ۲۰ و چند ساله در هنگام انتخاب در محیط هایی است که خیلی وقتها در تضاد با دین و دین داری است، جایی که “انسان مداری” قبله این بشر شده ، نه آن انسانی که وجه الله است همان حیوان ناطق که عقل معاش همه چیز آن شده است (!)
همان جایی که حرف از حجاب را به تمسخر میگیرند و ما را عقب افتادگانی از این قرن ۲۱ میدانند، آنجایی که ملاک ها و معیارهای جوانان برای ازدواج از آن ذات انسانی خارج شده و به سمت آن جاذبه که “میل” از آن نام می برند کشیده شده ، پس یکی از دلایل مهم آن جوان در بی اعتمادی به همسر خود ملاک اشتباهش برای انتخاب همسر بوده و چون انسان ها فطرت خاص دارند، سرشت خدایی دارند و خداوند خود در قرآن می فرماید:”هیچ تغییری در این آفرینش خدا نیست.” این شخص قطعا ظرفیت متوجه شدن این مسئله را دارد که با توجه به جاذبه طبیعی که بین زن و مرد وجود دارد، یکی از احکام ضروری اسلام حجاب است.
هر چند شاید خانمها به دلایلی چون خوش تیپ شدن و خصیصه تبرّج و خودنمایی است که به صورت غریزی و طبیعی در آنان وجود دارد با ظاهری نامناسب به خارج از منزل بروند ولی مرد که میداند غرایزی وجود دارد که ناخودآگاه همه انسانها به دنبال پاسخ دادن به این نیاز خود هستند، از بیرون رفتن همسر خود با حجابی ناصحیح احساس نارضایتی میکند ،
همانطور که شهید مطهری درباره آثار این غریزه می گوید” علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، این است که میل به خودنمایی و خودآرایی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها، مرد شکار است و زن شکارچی؛ همچنان که از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. میل زن به خودآرایی از این نوع حس شکارچیگری او ناشی میشود. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود، میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه خود اسیر کند، انحراف تبرّج و برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است”
هر نیازی میباید در مسیر صحیح خود پاسخ داده شود، چه نیاز زن به خودآرایی ،که باید در مقابل محرم خود باشد . چه میل مرد به زن که باید در جای خود پاسخ داده شود. و خواسته یک مرد بعد از ازدواج در مورد باحجاب بودن همسرش دلیل بر بی اعتمادی او نیست بلکه نشأت گرفته از سرشت آنهاست، می بیند هر چند باملاک و معیار اشتباهی اقدام به ازدواج کرده است یعنی ابتدا با معیار زیبایی تن، همسرش را انتخاب کرده است ولی آن حقیقت ذاتی چیز دیگری است که مرد فطرتا راضی به از دست دادنش نیست.
چرا همسرم به من بی اعتماد است؟!
دیدگاه کاربران ...
مرضیه دباغ
http://fa.nasrtv.com/modules/video/singlefile.php?lid=9538
جهت رفع سوالات و مشکلات خود از سیستم پشتیبانی سایت استفاده نمایید .
دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.